چکیده:
«امنیت» از جمله موضوعاتی است که به اقتضای واقعیتهای عینی و نظری جهان مدرن، تعاریف و ابعاد جدیدی پیدا کرده است. طرح گستردة ابعاد نظری و مفهومی امنیت، در چند دهه اخیر در محافل علمی از یک سو، و استقرار حاکمیت دینی در ایران از سوی دیگر، که از لوازم آن توجه به ابعاد نظری، دینی و عملی امنیت است، پرداختن به این بحث را از منظر دینی ضروری میسازد. این مقاله، تلاش میکند به کمک روش نقلی و عقلی و تاحدی ناظر به برخی واقعیتهای عینی امنیت، برخی مفاهیم دینی مرتبط با مقوله امنیت را تبیین کند. به همین منظور، نوع نگاه اسلام به ایمان، انسان، دنیا و آخرت و همچنین سازوکارهایی که در چارچوب شریعت ولایت برای زندگی عرضه میکند و سازندة فهم و راهکارهای معینی در مقوله امنیت است، مورد بحث قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"از این رو، با توجه به طرح جدیتر این مقوله در محافل علمی و اهمیت فزونتر آن در جهان امروز، که البته جوامع اسلامی و جهان اسلام نیز از آن مستثنی نیستند، گام نهادن در مسیر ارائه نظریه دینی امنیت، از طریق مشخص ساختن مفاهیم دینی مرتبط با امنیت و بیان ارتباط میان آنها و در نهایت، مشخص ساختن ارتباط آنها با زندگی واقعی بشر، از جمله ضرورتهای کار علمی است که باید بدان پرداخت.
مردم دولتها را به این دلیل میپذیرند، چون حافظ امنیت آنها است، اما همراه با افزایش قدرت دولت، خود دولت به منبع تهدید علیه فرد تبدیل میشود.
گاهی به امنیت، به گونهای دیگر هم میتوان نگریست: یک نگاه ما، به احساس و فهم درونی است که فرد از امنیت خود دارد؛ صرف نظر از اینکه عوامل خارجی مؤثر بر امنیت، در چه سطح و میزانی قرار دارد.
آیا تا آن زمان باید صبر کرد و انسانهای ماقبل آن دوران، هیچگاه روی خوش امنیت را به طور کامل نخواهند دید؟ پاسخ منفی است؛ زیرا هر انسانی حتی در بدترین شرایط تاریخی، در عین تأثیرپذیری فراوان از جامعه، دارای یک بعد فردی مستقلی است که اگر با خدا ارتباط برقرار کند، میتواند به عالیترین شکل از امنیت روانی دست یابد و تمام تهدیدات پیرامون خود را به فرصت مبدل سازد.
این در حالی است که انسانها دارای ویژگیهایی هستند و در دنیایی زندگی میکنند که هر دو در صورت عدم راهبری درست، میتواند زمینهساز ایجاد ناامنی برای خود و دیگران باشد."