چکیده:
مخاطب واژه ای است به جامانده ازاعصار منتهی به ارتباطات شفاهی که حتی می توان در نوشته های ارتباطی 2300 سال پیش ارسطو نیز دید.آنان گروه هایی از مردم بودند که به عنوان مخاطب « خطابی» برای شنیدن یک سخنرانی، گفتار یا بحث در یک جا جمع می شدند. بعدها و پس از اختراع رسانه ها، انسان های آن سوی رسانه ها – از جمله کتاب های چاپی مقدس - نیز با اصطلاح «مخاطب» شناخته شدند. مقاله حاضر متمرکز بر گونه دیگری از مخاطبان است که می توان آنان را «مخاطبان در متن» نامید. در مطالعه حاضر، مخاطبان در متن قرآن، انجیل و تورات به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم و متعاقبا تلاش برای دستیابی به این سوال مطرح شد که مخاطبان اصلی و فرعی گزاره های هنجاری( حاوی بایدها و نبایدها) در هر یک از سه کتاب مقدس چیست و چه مشابهت ها و تفاوت هایی میان آن ها وجود دارد؟ نتایج جستجوی سوالات مذکور که به روش تحلیل محتوای مختلط کمی – کیفی انجام شد، حاکی از برخی مشابهت ها و تفاوت هاست که جزئیات آن در مقاله آمده است. اما به گونه ای فشرده می توان گفت که 95 درصد مخاطبان در متن قرآن را سه دسته، به ترتیب، پیامبر، عامه مردم و افراد و گروه های خاص مثبت تشکیل می دهد. 93 درصد مخاطبان تورات، دو دسته، پیامبر و یهودیان هستند و 92 درصد مخاطبان انجیل؛ چهار دسته مسیحیان، افراد و گروه های خاص خنثی، حواریون و کاهنان و عامه مردم هستند. در انتها، مخاطبان شش دسته مضامین هنجاری، شامل« ما و خداوند»، « ما و کنش های متقابل اجتماعی»، « ما و خصلت ها و اعمال شخصی»، « وظیفه ها و منش ها برای تبلیغ و ارشاد»، « ما و کتاب ها، مکان ها و زمان های مقدس»و « ما و انسان های مقدس» در سه کتاب مقایسه شده است.
خلاصه ماشینی:
"استادیار علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه امام صادق(ع) در مطالعه حاضر،مخاطبان در متن قرآن،انجیل و تورات به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم شده و سپس تلاش برای دستیابی به پاسخ این سؤال آغاز شده که مخاطبان اصلی و فرعی گزارههای هنجاری(حاوی بایدها و نبایدها)در هریک از سه کتاب مقدس چه کسانی هستند و چه مشابهتها و تفاوتهایی میان آنها وجود دارد؟ نتایج جستجوی سوالات مذکور که به روش تحلیل محتوای مختلط کمی- کیفی انجام شد،نشاندهنده برخی مشابهتها و تفاوتهاست که جزئیات آن در مقاله آمده است.
از میان سه کتاب، قرآن بیش از دو کتاب دیگر عامی مردم را برای چنین مضمونی انتخاب کرده است( قرآن 25،انجیل 17 و تورات 6 درصد)از آنسو،درحالیکه سهم مسلمانان و اهل کتاب در قرآن حدود 5 درصد است،در انجیل بیشترین مخاطب گزارههای ما و خداوند را مسیحیان تشکیل داده(34 درصد)و یهودیان نیز 26 درصد مخاطبان این مضمون در تورات بودهاند.
در مطالعه حاضر،مخاطبان در متن قرآن،انجیل و تورات به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم و سپس این سؤال مطرح شده که مخاطبان اصلی و فرعی گزارههای هنجارهای(حاوی بایدها و نبایدها)در هریک از سه کتاب مقدس کدامند و چه مشابهتها و تفاوتهایی میان آنها وجود دارد؟ جستجو برای دستیابی به پاسخ این سؤال حاکی از آن است که سه چهارم گزارههای هنجاری تورات،مستقیما خطاب به حضرت موسی(ع)بوده است."