چکیده:
یکی از سنتهای فراگیر الاهی مسئله شفاعت می باشد که بر اساس قرآن و روایات، اصل شفاعت و واسطه بین خدا و خلق امری مسلم بوده و وجود انبیا و اولیا الهی، حلقه وصل مردم به سوی خدای سبحان بوده که به خاطر قرب و مقام و منزلتشان نه تنها در دنیا که در آخرت نیز، به اذن او به امداد و شفاعت انسانها اقدام می نمایند. و لذا اصل برخورداری انبیا و اولیا از مقام شفاعت در روز قیامت مورد وفاق همه مذاهب اسلامی بوده است؛ لکن محمد رشید رضا در تفسیر المنار به تبع ابن تیمیه و وهابیت، شفاعت طلبی از اولیا الهی را حرام وآن را عملی مشرکانه و به انکار اصل شفاعت در قرآن می پردازد. در مقابل، علامه طباطبائی در تفسیر المیزان با تعریض به نظرات وی به اثبات شفاعت ازدیدگاه قرآن وروایات می پردازد. مقاله حاضر ضمن بیان مفهوم، ماهیت شفاعت و گستره ی آن در نظام توحیدی به انعکاس آراء رشید رضا و علامه طباطبائی در تفسیر المنار و المیزان ، درباره شفاعت پرداخته و در نهایت به نقد اجمالی و نتیجه گیری می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"وی همچنین با متشابه خواندن روایات اسلامی، در اینباره میگوید: هر آنچه که در روایات در این زمینه دیده میشود، یا باید براساس مذهب سلف، قائل به تفویض و تسلیم شد و بگوئیم مسئله شفاعت امتیاز و مزیتی است که خداوند در روز قیامت به هر کس که بخواهد میدهد و ما حقیقت آن را نمیفهمیم و یا اینکه براساس مذهب خلف، بایستی آن را به استجابت دعای پیامبر (ص) در روز قیامت تأویل نمائیم( همان، 1/307) از آنجایی که صاحب المنار اعتقادی به اثبات شفاعت از دیدگاه قرآن ندارد صرفا به طرح برخی از شبهات که دلالت بر نفی آن دارند بسنده میکند و از پاسخ دادن به آنها صرفنظر میکند و به گونه میتوان گفت که ایشان چنین اشکالات و شبهات را در اینباره وارد میداند.
نقد و بررسی همانطور که قبلا مطرح شد، شفاعت یکی از موضوعات اساسی در علم کلام است که بین مذاهب مختلف مورد بحث واقع شده، شیعة امامیه در شمار مذاهبی است که به آن اعتقاد جدی دارد و آن را از مسلمات مذهب و امری حتمی و ضروری میداند و اهلسنت در این موضوع، به چند دسته تقسیم میشوند که در این میان تندترین آنان وهابیت است که آنها هم اصل آن را میپذیرند ولی طلب شفاعت از هر نبی و ولیای را بدعت میدانند، بههرحال میتوان گفت که اصل مسئله شفاعت مورد پذیرش همة مسلمانان است، منتهی تصویری که رشیدرضا از شفاعت ارائه مینماید با آنچه که مسلمانان بر آن اتفاق دارند تفاوت دارد، ایشان شفاعتی را که مستلزم تغییر در ارادة خداوند و باعث پیدایش مصلحتی جدید در حکم برای خداوند گردد را با دلائل عقلی و نقلی رد میکند و اتفاقا براساس دیدگاه علامه طباطبائی ره و همة مسلمین هم، چنین شفاعتی پذیرفته نیست و لکن شفاعتی را که مسلمین بر آن اعتقاد و اتفاق دارند هرگز موجب تغییر در حکم یا اراده حق تعالی نمیگردد."