چکیده:
مسئلة اصلی این نوشتار، بررسی روششناسی محمد عابد الجابری، متفکر و نواندیش معاصر عربی است. با توجه به تاثیری که وی بر فرهنگ عربی ـ اسلامی معاصر در کشورهای عربی داشته است، هدف از انجام این پژوهش بازخوانی روش او برای فهم ریشههای اندیشمندی او و لوازم و دلالتهای افکار او در ساحتهای گوناگون فکری است. روش انجام این پژوهش، تحلیلی ـ عقلی است. در این نوشتار، نخست به زمینههای وجودی روششناسی و سپس به مبانی نظری روششناسی پرداختهایم و در ادامه، ابعاد مختلف روششناسی او را توضیح دادهایم و به این نتیجه رسیدهایم که جابری در ارائة اندیشهها و دیدگاههای خود از روشی تلفیقی بهره میگیرد و پیروی از روش هرمنوتیک فلسفی در آثار او نمایان است. در پایان نیز کوشیدهایم به برخی کاربردها و دلالتهای روششناسی او اشاره کنیم.
خلاصه ماشینی:
"237 حال اگر در نظر آوریم که دیدگاه ساختارگرا، اصولا اشیا فاقد هرگونه ذات و ماهیتاند و آنچه میتواند به شناخت یک موضوع کمک کند، روابطی است که آن شیء درون یک ساختار دارد، این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان عامل تعیینکنندة روش را سرشت موضوع (ذات) و شیوة پژوهش دانست، درحالیکه براساس ساختارگرایی ذات اشیا انکار میشود؟ آیا این مطلب خود حاکی از تناقضی نیست که جابری میان روش خود و ذات موضوع تحقیق خود با آن درگیر است؟ پیوند روششناسی با انسانشناسی جابری بخشی از کتاب مردمسالاری و حقوق بشر را به بحث دربارة چیستی انسان اختصاص داده است.
اکنون جای این پرسش باقی است که چگونه جابری بدون توجه به این نکته، محققان علوم اسلامی را به استفاده از روشهای علوم انسانی نوین دعوت میکند؟ به نظر میرسد میان این دو گفتة جابری تناقض وجود دارد: «روش، چیزی ازپیشساختهشده و معین نیست؛ نیز روش دربردارندة دیدگاهی پیشین، ثابت و فرسخت نیست؛ زیرا روش، هرچه باشد ابزاری بیش نیست و کارایی خود را تنها در عرصة عمل نشان میدهد و ارزش آن بسته به میزان انعطاف و قابلیت انطباق با مسائلی است که به گشودن آنها کمر بسته است»؛ 251 و اینکه «به نظر من، ادعای عینیت در علوم انسانی و دوری از دغدغههای آشکار و پنهان ایدئولوژیک، ناممکن و بیاساس است.
پرسشی که در این بخش مطرح میشود، این است که آیا میتوان بدون نگاه انتقادی (همان نگاهی که جابری مدعی است در سراسر آثار خود نسبت به میراث عربی ـ اسلامی آن را حفظ کرده است) از این روششناسیها استفاده کرد؟ تاریخی بودن روش گفتیم که جابری ازسویی روش را ابزاری بیش نمیداند و ازسوی دیگر آن را همانند موضوع علوم امری تاریخی بهشمار میآورد."