چکیده:
پس از سالها سیطرة پارادایم مالی- استاندارد بر فضای مطالعات مالی ، دانشمندان مالی با آگاهی یافتن از کاستیها تکیة بیش از حد این پارادایم بر عقلانیت کامل و بیشینهسازی مطلوبیت مورد انتظار ، سعی کردهاند که نگرش خود را تغییر دهند. این تغییر نگرش، خود را در پارادایم مالی ـ رفتاری نشان داد. دو پایة اصلی پارادایم مالی ـ رفتاری عبارت است از: محدودیت در «آربیتراژ» و روانشناسی. این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای از یک سو، در پی تبیین پارادایمهای مالی ـ استاندارد و مالی ـ رفتاری و نشان دادن نقاط قوت و ضعف هر یک از آن دو میباشد. از سوی دیگر، تلاش میشود که جهت رفع نارساییهای این پارادایم در تفسیر عقلانیت، رویکرد سومی با عنوان الگوی عقلانیت اسلامی(حیات معقول) معرفی شود. این رویکرد جدید نهتنها تفسیر نوینی از عقلانیت ارائه مینماید و انسانشناسی اسلامی را به عنوان مبنای شناخت رفتار انسان معرفی میکند، بلکه مبانی هستیشناسی و معرفتشناسی دو پارادایم پیشین را، که در قالب عقلانیت مدرنیته سامان یافته، به چالش میکشد.
After many years of the domination of financial-standard paradigm on the field of financial studies, financial experts tried to change their view when they discovered the deficiencies caused by the reliance of this paradigm on complete rationality and maximizing the expected desirability. This change in view manifested itself in a financial-behavioral paradigm. The two main bases of financial-behavioral paradigm are: limitation in "Arbitrage" and psychology. Using a library method, the present paper sheds light on the financial-standard paradigm and financial-behavioral paradigm and show their strengths and weaknesses. On the other hand, it introduces a third approach, namely, the Islamic rationality model (reasonable life) to overcome the failure of the aforementioned paradigms to interpret rationality. The new approach not only provides a new interpretation of rationality and defines Islamic anthropology as a basis for recognizing man's behavior but also challenges the ontological and epistemological principles of these two paradigms, which are arranged in form of modernity rationality
خلاصه ماشینی:
"«مالی- رفتاری» دارای دو مزیت عمده در (1) شناسایی الگوهای رفتاری متناقض و (2) تبیین فرایند ایجاد بازده است؛ اما دو نقص عمده نیز دارد که عبارت است از: (1) محدودیت در مبنای تجربی و مفهومی، و (2) عدم تشخیص و شناخت گزینههای منطقی.
این الگو دستکم نتوانسته علتی قابل پذیرش برای این نوع رفتارها ارائه دهد؛ چراکه اصلاح چنین انحرافاتی صرفا معطوف به تغییر نظریه نیست، بلکه گاهی لازم است اساسا، هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی دیگری سامان داد تا نظریههای برآمده از پارادایم «مالی- استاندارد» و یا «مالی- رفتاری» را مطابق با واقع رفتار سرمایهگذاران تصحیح کرد.
از اینرو، این تحقیق مدعی است ارائة مبانی رکین هستیشناسی و معرفتشناسی در جهت الگوی عقلانیت اسلامی و در قالب نظام حیات معقول و نیز شناخت درست ماهیت انسان میتواند نارساییهای موجود در پارادایمهای پیشگفته را بر طرف کند.
در این الگوی عقلانیت، مباحث هستیشناسانه دربارة وجود انسان الحادی و مادیگرایانه است و بدینروی، در مقام معرفتشناسی، ابزار لازم برای شناخت انسان، به حس و تجربه محدود میشود.
نتیجهگیری و پیشنهاد در این مقاله به بررس دو پارادایم «مالی ـ استاندارد» و «مالی ـ رفتاری» پرداختیم نتایج بررسی نشان میدهد گرچه پارادایم «مالی ـ رفتاری» تا حدی در جهت توجیه رفتار سرمایهگذاران موفق عمل کرده، اما در حل برخی از نارساییهای «مالی- استاندارد» توفیقی حاصل نکرده است؛ چراکه هرچند نام پارادایم جدید را بر خود دارد، اما هنوز مبتنی بر همان هستیشناسی و معرفتشناسی پارادایم «مالی- استاندارد» است.
"Behavioral Finance and Its Implications for Earning Estimation, Risk Assesment and Stock Returns", Financial Analysts Journal, 52(4), 1998, p."