چکیده:
یکی از مباحث مهم و مؤثر علوم قرآنی در فهم و تفسیر قرآن، شناخت چیستی و چگونگی بطون (معانی باطنی) قرآن است. از کتاب قرآن در اسلام و برخی مباحث المیزان استفاده میشود که علامه طباطبائی( بطون قرآن را طولی و نسبی میداند. در این نوشتار، نخست دیدگاه ایشان دربارة طولی و نسبی بودن بطون قرآن با استناد به عبارتهایی از دو کتاب یادشده بیان میشود، سپس تأملهایی که در حاشیة دیدگاه ایشان به نظر میرسد، در بوتة داوری اندیشمندان و پژوهشگران قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"روایت جابر در تفسیر عیاشی که علامه آن را از آنجا نقل کرده، مرسل است و در محاس برقی نیز که مسند است، سند آن به واسطة بشر یا شریس و ابشی ضعیف است؛ 512 چون وثاقت وی ثابت نیست 513 و از نظر دلالت گرچه با توجه به عبارت «وللبطن بطن» در روایت جابر، و «لبطنه بطن الی سبعة ابطن» در روایت دیگر دلالت آن دو بر وجود مرتبه یا مراتب طولی برای باطن قرآن آشکار است و حتی روایت دوم بر تعدد مراتب بطون تا هفت مرتبه و روایت اول بر وجود مرتبه برای ظاهر قرآن نیز دلالت دارد، ولی در اینجا دو نکته شایان توجه است: یک.
524 در تفسیر عیاشی نیز به جای «نجوم»، «تخوم» هست 525 ممکن است کسی به تصور اینکه تخوم به معنای نهایت شیء از جهت عمق است، به این روایت طبق این نسخه بر طولی بودن معانی قرآن استدلال کند؛ ولی اولا نسخة «تخوم» محرز نیست و ثانیا تخوم به معنای نهایت شیء از جهت عمق نیست، زیرا در کتب لغت«تخوم» به انتهای زمین شهرها و قریهها، مرز و حد فاصل بین دو شهر و دو قریه، علائم و حدود شهرها و قریهها معنی شده است 526 و در هیچیک از این معانی خصوصیت طولیت و عمق وجود ندارد و ظاهرا منظور فیض نیز از نهایت شیء همان نهایت عرضی است."