چکیده:
در این مقاله، نویسنده به تبعیت از آدام اسمیت و در راستای دیدگاه نهادگرایان در
دهههای اخیر، بر لزوم تهیه نهادههای عمومی 1 از قبیل آموزش ارتباطات، حمل و نقل و
زیربناهای اساسی توسط دولت تأکید میکند و در حقیقت بخشی از فعالیت دولت در چارچوب
تهیه و تولید نهادههای عمومی را در قالب مدل ریاضی یک اقتصاد رقابتی تعبیه
مینماید.وی، برای اقتصاد یک کشور، دو بخش فنآوری(بخش پیشرفته)و گندم (بخش سنتی)را
در نظر میگیرد و فرض میکند که نیروی کار، نهاده شاخص بخش سنتی و نهاده سرمایه
نهاده شاخص بخش پیشرفته است(در عین حال که در هر سه بخش فنآوری، گندم و نهادههای
عمومی از نیروی کار استفاده میشود).مقدار نهاده عمومی ایجاد شده توسط دولت به صورت
ضریب پیشرفت فنی خنثی-هیکس در توابع تولید گندم و فنآوری ظاهر میشود ولی تأثیر
آنها در بخش فنآوری بیشتر و قویتر است. وی، سپس با استفاده از توابع تولید این
بخش و معادله محدودیت منابع، تابع مطلوبیت سرانه جامعه را حداکثر میکند و براساس
نتایج آن اظهار میدارد که دولت باید با حضور خود در مدل اقتصادی در عکس العمل نسبت
به تغییرات قیمت نسبی این دو کالا و نیز تغییر در مقدار نهادههای سرمایه و نیروی
کار، رفتار خود را تعدیل و بهینه سازد.سپس، براساس نتایج و اشارات این موضوع اظهار
میدارد که اگر قیمت نسبی فنآوری نسبت به گندم در یک کشور از قیمت جهانی آن بیشتر
باشد، این کشور واردکننده فنآوری و
صادرکننده کالاهای سنتی خواهد بود و از طرف دیگر، اگر مقدار نهاده
سرمایه نسبت به نیروی کار در یک اقتصاد از یک حد معینی کمتر شود، آن کشور واردکننده
فنآوری و صادرکننده کالاهای سنتی خواهد شد.در آخر، دولت میتواند با تنظیم صحیح
تولید نهادههای عمومی بر واگرایی، همگرایی، مزیتهای مطلق و نسبی و تغییر جهت
صادرات و واردات کالاهای پیشرفته و سنتی، مؤثر واقع گردد.
خلاصه ماشینی:
"وی، سپس با استفاده از توابع تولید این بخش و معادله محدودیت منابع، تابع مطلوبیت سرانه جامعه را حداکثر میکند و براساس نتایج آن اظهار میدارد که دولت باید با حضور خود در مدل اقتصادی در عکس العمل نسبت به تغییرات قیمت نسبی این دو کالا و نیز تغییر در مقدار نهادههای سرمایه و نیروی کار، رفتار خود را تعدیل و بهینه سازد.
البته این تغییرات و انتقالهای در بهرهوری که توسط تعدیلات تهیه نهادههای عمومی نسبت به (به تصویر صفحه مراجعه شود) تفاوتهای میان قیمتهای و قیمتهای انزوایی رخ میدهد، در مدلهای متفاوت تجارت که در آنها توابع تولید خصوصی و مرز امکانات تولیدی بهطور برونزا داده میشود، وجود ندارد.
بنابراین، نشان داده شد که همانند مدل سنتی عوامل تولید خاص بخشی عرضه اضافی فنآوری (17) ((N,K,P)A L,N,K,P)T E-T E تابعی فزاینده از سرمایهای است که در بخش فنآوری بکار گرفته میشود: (18) 0<(K?/A L?)(A L?/T E?)+k?/T E?-kd/t Ed و تابعی کاهنده از زمینی که در بخش گندم به کار گرفته میشود: (19) 0(N?/A L?)(A L?/T E?)+N?/T E?-Nd/T Ed حال، دو اقتصاد با موجودیهای یکسان نهادهای زمین (N) و نیروی کار که در موجودی سرمایه با هم تفاوت دارند را در نظر بگیرید و کشور دارای سرمایه بیشتر را K بنامید.
باز کردن درهای کشور به روی تجارت، به افزایش تهیه نهاده عمومی در کشور با سرمایه فراوان منجر میشود که این امر خود باعث ایجاد عایدات بهرهوری از نوع خنثی-هیکس در هر دو بخش گندم و کشاورزی(اما به اندازه نسبتا بیشتری در بخش صادراتی فنآوری)میشود."