چکیده:
بر اساس فقه امامیه - با استناد به ادله نقلی - و با عنایت به قوانین موضوعه در این باره، ازدواج مجدد زنی که از همسر اول خود فرزندانی دارد، موجب سلب حضانت وی از فرزندانش میشود، لذا زن برای از دست ندادن حضانت فرزندانش مجبور است خود را از تشکیل زندگی دوباره محروم کند. این وضعیت گاهی اوقات موجب اثرات جبرانناپذیر روانی، اجتماعی و اقتصادی در زن است. در صورتی که ازدواج مجدد مرد مطلق صاحب فرزند موجب سلب حضانت از وی نمیشود. نوشتار حاضر با بررسی آثار فقهی و حقوقی در بحث حضانت بیان میکند، در حضانت اطفال باید از یک سو رعایت مصلحت طفل و از سوی دیگر شرایط حاکم بر زندگی زن و مرد مدنظر قرار گیرد. بنابراین نباید صرف ازدواج مادر جواز سقوط حضانت او شود. در پایان نیز پیشنهاداتی برای اصلاح قوانین مرتبط داده شده است.
On based on imamieh jurisprudence - on the basis of quoted causes - and considering to the maked laws in this case، remarriage of a woman who has childrens from her first husband، cause divesting her guardianship of her childrens.for this، the woman is forced to deprive herself of remarriage to not lose her guardianship of her childrens this situation sometimes causes psychotic، social and economical irreparable results for a woman. Whereas divorsed man remarriage don’t divest his guardianship of his childrens. This essay، with regarding to jurisprudencial and juridical works about the guardianship arguments، says in this case، on the one hand expediency of child and on the other hand ruling conditions of man and woman life sould be regarded. for this merely mother remarriage shouldn’t be caused to divest her guardianship. In the end of this essay، we give some suggestions to reform the pertaining laws.
خلاصه ماشینی:
"در این باره ماده واحدهی قانون «واگذاری حق حضانت فرزندان صغیر یا محجور به مادران آنها» مصوب 6/5/1364 مقرر داشته: «حضانت فرزندان صغیر یا محجوری که پدرانشان به مقام والای شهادت رسیده یا فوت شده باشند، با مادران آنها خواهد بود و هزینهی متعارف زندگی این فرزندان چنانچه از اموال خودشان باشد، در اختیار ولی شرعی (وصی یا جد پدری) است و اگر از طریق بودجهی دولت یا از بنیاد شهید پرداخت میشود در اختیار مادرانشان قرار میگیرد مگر آنکه دادگاه صـالح در موارد ادعای صالح نبودن مادر حکم به عدم صلاحیت بکند...
6) مانع بودن ازدواج در حضانت طفل مشهور فقها معتقدند: «در صورتی که زن بعد از گرفتن حضانت کودک دوباره ازدواج کند حضانت او برداشته میشود» و برای اثبات این موضوع به دلایل زیر استناد کردهاند که هریک به شرح زیر بررسی میشود: الف- روایات اخباری که بدون تفصیل و تفریق بین پسر و دختر مبین آناند که مادر مادامی که ازدواج نکرده، به حضانت طفل سزاوارتر است؛ برای مثال روایت حفصبن غیاث: «عن رجل طلق امراته و بینهما ولد، ایهما احق به؟ قال: المراه مالم تتزوج»؛ «مردی با داشتن فرزند از همسر خود جدا شد، کدامیک به آن فرزند سزاوارترند؟» فرمود: «زن مادامی که ازدواج نکند» (قمی 1404: ج3، ص435، ش4502)."