چکیده:
در این مقاله میکوشیم به بررسی همه جانبۀ گروهی از افعال که در کتابهای دستور آنها را افعال «دو وجهی»، «ذو وجهین» یا «متقارن» مینامند، بپردازیم؛ افعالی که میتوانند بدون تغییر ظاهری هم در شکل لازم و هم در شکل متعدی به کار بروند. این بررسی، با هدف ارائة شناخت بهتر از این افعال برای تدریس در کلاسهای گرامر فرانسه، سه محور را در برمیگیرد: نخست به تعریف این افعال در گرامر فرانسه و دستور فارسی و نیز «ساختارهای دو وجهی» اشاره میکنیم. سپس، ویژگیهای معنایی و کارکرد نحوی آنها را مورد ملاحظه قرار میدهیم و به موارد کاربرد افعال «دو وجهی» لازم میپردازیم. سرانجام نیز اشاره خواهیم کرد که ویژگی این قبیل افعال بیشتر بر اساس کارکرد معنایی آنها قابل تعریف است تا کارکرد نحویشان. مطالعۀ این مقاله میتواند شناخت بهتری از افعال دو وجهی در کلاسهای گرامر و نگارش فرانسه به دست دهد.
خلاصه ماشینی:
ژان دوبوا از نخستین کسانی بود که در سال ۱۹۶۷ به دستۀ سومی هم اشاره کرد و نام «دو وجهی» را برای آن برگزید طبق نظر او این دسته از افعال قابلیت آن را دارند که بدون هیچ تغییر ظاهری یا افزوده شدن فعل کمکی، هم به شکل لازم و هم به شکل متعدی به کار گرفته شوند (Dubois, 1976: 82).
همچنین در مورد sortir، عنصر N۱ همراه فعل در حالت متعدی و لازم برخلاف موارد قبلی، جاندار است و فعل sortir از این حیث با سایر افعال دو وجهی تفاوت دارد: (8) Il sort sa petite amie.
مبحث افعال «دو وجهی» در کتابهای دستور زبان فارسی قدمت چندانی ندارد و دستورنویسان با اشاره به چند فعل نظیر «شکستن»، «بریدن»، «پختن»، «ریختن»، «شکافتن» و ذکر یک یا دو مثال مختصر، همواره بهسادگی از کنار آن گذشتهاند براین اساس، درمییابیم که ویژگی دو وجهی بودن افعال را نباید فقط در معنای آنها جست بلکه به نقش معنایی عنصر N۱ نیز باید توجه کرد.
نکتۀ قابل توجه دیگر در خصوص افعال دو وجهی - و نیز دو ضمیره- با ماهیت کارپذیر لازم این است که عنصر N۰ چنانچه همراه آنها بیاید، نمیتواند اسم خاص انسان یا ضمیری که به جای اسم خاص به کار میرود، باشد: (26) a- La branche est cassée par Paul.
البته به جای قید میشود، عبارتهایی مانند «tout seul» یا « de lui-même » را پس از افعال دو وجهی یا دو ضمیره با ماهیت لازم ذکر کرد: (29) a- La branche (se) casse toute seule, d’elle-même.