چکیده:
این امری مسلم است که مدیریت اسلامی،بعنوان یک ضرورت زمان و مکان حال و آینده جامعه ما و حتی سایر جوامع،نیاز به تبیین و تدوین دارد.بطور کلی آنچه موضوع اختلاف مدیریت از دیدگاه اسلام و غیر اسلام میباشد همانا اختلافاتی است که ریشه در بینشها دارد.بنابراین ضروری بنظر میرسد که ضمن تعریف جامع و مانعی از مدیریت،ابعاد مدیریت(علل اربعه مدیریتی)در چارچوب ارزشهای مورد قبول(ارزشهای مطلق و نسبی)معرفی شوند. سعی نگارنده بر آنست که برای پرسشهای مقدر مدیریتی در چارچوب ارزشهای مورد قبول اسلام پاسخهای مناسبی را پیدا نماید.بدین منظور در این مقاله بحثی بنیانی و مبنائی را در زمینههای تعاریف و مفاهیم مدیریت،انواع و اقسام معارف مدیریت،ارزشها ومکاتب با تأکید بر ارزشهای اسلامی ارائه میدهد تا خواننده نهایتا بتواند مسائل مدیریتی سازمان مورد نظر خود را بعنوان وضع موجود بیان کرده آنها را به وضع مطلوب،که همانا حاکمیت ارزشهای اسلامی مربوطه است، سوق دهد. بدیهی است که طرز کار طراحی در چنین ابتکاری،همانا روشهای اسلامی به ترتیب زیر بوده است:
خلاصه ماشینی:
") ب:تقوی 1-ستیز(حفظ خدا برای خود) 2-پرهیز(حفظ خود از غیر خدا) ج:جهد 1-فی الله(اجتهاد در معارف الهی با قلب و مغز) 2-فی سبیل الله(جهاد در راه خدا با جان و مال) 5/1/3:راههای بدست آوردن این ارزشها،به ترتیب:کسب،تحصیل و سعی است که هرکدام نیز دارای دو قسم عمده میباشد: الف:کسب علم از طریق تفکر: -قیاس(استفاده از تجربهء دیگران و تطبیق حکم کلی با مصداق جزئی) -استقراء(استفاده از تجربهء خود و تعیین حکم کلی از مصایق جزئی) ب:تحصیل تقوی از طریق تذکر: -وحی(ارتباط خدا با عموم مخلوقات منجمله انسان) -الهام(ارتباط انسان با خدا و عالم ماوراء طبیعت) ج:سعی برای جهد از طریق تزکیه به روشهای ذیل: -اتکاب معارفیت(واجبها و مستحبات) -ترک مناهی(حرامها مکروهات) 6/1/3:روشهای مرتبط با هریک از را رها را که به ترتیب تفکر،تذکر و تذکیه خواندیم عبارتند از: الف:کارهای فکری(مغزی) ب:کارهای عاطفی(روحانی) ج:کارهای رفتاری(اندامی) 2/3:الگوی کاربردی 1/2/3:ارزشیابی ارزشها(معیارها):ارزشهای سهگانه علم،تقوی و جهد بترتیب قابل ارزشیابی با معیارهای زیر میباشند: الف-تقوی با مصاحبه: سیماهم وجوهم من اثر السجود ب-علم با مکاتبه: الذی علم بالقلم ج-جهد با مسابقه: السابقون السابقون اولئک المقربون 2/2/3 نفی و اثبات ارزشها(حرمت و حلیت):اندازه گیری ارزشها از نظر کیفی بستگی دارد به کارهائی که صورت گرفته است و آنها نیز بستگی دارند به نیتها و نتیجههای حاصله (الاعمال بالنیات و الخواتیم) ،یعنی: W-E.
-تعدیل درآمدها(قیمتگذاری) -توزیع مجدد درآمدها(مالیات) 5/2/3-توزیع ارزشهای معاشی:ارزشهای معاشی که توسط محصول(اعم از کالا یا خدمت) تعین مییابد از طریق کارهای منابع و عوامل مختلفی صورت میگیرد که عمدتا عبارتند از: -رابطه تولیدی کار طبیعت+کار جامعه+کار انسان-محصول (انفال)(غنیمت)(سعی)(مال) -رابطه توزیعی زکات+خمس+ما سعی-عایدی (الله و رسول)(امام و امت)(فرد و عائله)(مالک) -رابطه تصریفی رشد طبیعی،فطری+سیاسی،اجتماعی+شخصی،خصوصی-مخارج (خدا)(خلق)(خدمت)(مصرف) 6/2/3-قسط:عمل براساس موازین فوق"عدل"است و اگر نتیجه عدل،در هرجا،غیر قابل تحمل بود،حکومت اسلامی،از ابزارهای دوگانه حکومتی خود(تصدی و حاکمیت)استفاده کرده،در جهت قسط برمیآید."