چکیده:
در ادبیات و متون سنتی مدیریت،وظایفی چون برنامهریزی،ساماندهی و نظارت برای مدیران موفق از الزامات اولیه بود و بعدها نیز نقشهای دیگری چون نقش تصمیمگیری،نقش ارتباطی و اطلاعاتی برای مدیران مطرح گردید2.اما جدایی سازمان از محیط اجتماعی و مشغول شدن مدیران به اهداف سازمان و بی التفاتی آنان به مسائل اجتماعی موجب گشوده شدن باب جدیدی در مدیریت شده است که آن را مدیریت مسائل اجتماعی با مسئولیت اجتماعی برای مدیران نام نهادهاند.مدیران امروز باید ابعاد اجتماعی و عمومی حرفهء خود را شناخته و از آثار سازمان خود بر محیط اجتماعی آن آگاه باشند.آنان باید علاوه بر وظایف سنتی به وظایفای جدید عنایت کنند که همانا مدیریت مسائل اجتماعی و عمومی و مسئولیتپذیری در برابر جامعه و عامه مردم میباشد.دراین مقاله کوشش شده تا ابعاد مختلف این مسئله بررسی شده و این وظیفه جدید به خوانندگان نشریه مطالعات مدیریت معرفی گردد.
خلاصه ماشینی:
"مقاله کوشش شده تا ابعاد مختلف این مسئله بررسی شده و این وظیفه جدید به خوانندگان نشریه مطالعات مدیریت معرفی گردد مدیریت مسائل عمومی،بعدی جدید در مدیریت مدیران عصر ما باید علاوه بر مهارتهای فنی،اداری وانسانی به مهارتهای ادارهء مسائل اجتماعی نیز مجهز بوده و مسائل جامعه را جزء اهداف سازمانی خود بیگارند.
در این مورد باید یادآور شد که هرگاه توجه به محیط خارجی به منظور بهرهبرداری از آن برای اهداف درون سازمانی باشد این امر به تحقیق مسئولیت اجتماعی منجر نخواهد شد، بلکه زمانی میتوانیم این مسئله را به عنوان مسئولیت اجتماعی مطرح سازیم که توجه به محیط اجتماعی به خاطر منافع عامه و مصالح جامعه بوده و مستقل از منافع آن برای سازمان مورد عنایت قرار گرفته باشد.
(2)- Generalit (3)-در هر جامعه و فرهنگی منشور مدون یا نوشتهای برای اخلاقیات سازمانی وجود دارد و در جامعه ما که سازمانها از تعالیم حیات بخش اسلام بهرهمنداند،منشور سازمانی حاوی آرمانها و اصولی خواهد بود که رضای خدای سبحان سرلوحهء همهء آنهاست،و براساس این آرمان متعالی تمام وظایف و تکالیف دیگر سازمان که مسئولیت اجتماعی نیز بخشی از آنهاست شکل گیرند.
دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و مؤسسات تخصصی حرفهای از زمرهء منابع کارشناسی هستند که میتوانند سازمان را در کار تحقیق در مسائل عمومی و اجتماعی یاری دهند،در این مرحله داشتن فهرستی از مسائل عمومی و اجتماعی که براساس اولویت مدرج شده باشند ضروری است چه سازمان نمیتواند پژوهشهای کاملی را نسبت به تمام مسائل انجام دهد و باید نیرو و امکانات صرف مسائلی شوند که از اهمیت برخوردار بوده و نسبت به سایر مسائل اولویت دارند."