خلاصه ماشینی:
در این مقاله سعی میشود که ابتدا با بیان نظرفلاسفه،عرفا و دین دربارۀ شناخت علمی و عقلی،که شعبهای ازجهانبینی معرفتی است،به معرفت عرفانی نزدیک شد و کیفییتاین دو مقام را در طریقت سالک مصبتنامه،مورد بررسی قرار دادتا لزوم کمال عقلی در آستانۀ کمال معنوی نیز،در پس آن تبیینو اثبات شود.
جوان حکایت با آنکهدر علم،سرآمد شاگردان دیگر بود،چون در طریق معرفت نبود،علمش حجاب راه حقیقتی شد که طلبش آدمی را از هرعشقیجز عشق لایزال مبرّا میکند؛و چون علم از سر حقیقتجوییباشد،صاحبش را به عشقی رهنمون میشود که دلیل همۀ علمهاو مقصد همۀ انسانهای کمالطلب است و اگر انسان کامل درراه معشوق میمیرد،در معنای ذات و صفت حق،نیست میگردد:{Sعشقش آمد،عقل را در زیر کرد#گر دلی داشت او ز جانش سیر کرد#گرچه بسیاری به دانش داد داد#ذرهای عشق آن همه برباد داد#علمخوانی،کبر و غوغا آورد#عشقورزی،شور و سودا آورد#هرکه را بیعشق،علمی راه داد#علم،او را حبّ مال و جاه دادS}(همان:ب 4568-4571) 3-3-عقل در خدمت شرع،راهنمای سالک عطار،عقل سالک را در ابتدای طریقت نفی نمیکند و معتقداست اگر عقل در خدمت امر خداوند باشد،راهنمای سالک خواهدبود.
بنابراین،عقلشرعمدار،شوق و ذوق را به دنبال دارد و مقدمۀ مقامات سالکاست و سالک،پیش از حرکت و سیر روحانی،باید عقل خود راتمام و کمال،با شرع همسو کند تا به عنایت حق،در طریق معرفتقرار گیرد: {Sعقل را در شرع باز و پاک باز#بعد از آن در شوق حق شو بیمجاز#تا چو عقل و شرع و شوق آید پدید#آنچه میجویی به ذوق آید پدید#چل مقامت پیش خواهد آمدن#جمله هم در خویش خواهد آمدن#این چله،چون در طریقت داشتی#با حقیقت،کرده آمد آشتی#چون بجویی خویش را در چل مقام#جمله در آخر تو باشی،و السلامS}(همان:ب 879-883) نجم الدین رازی در رسالۀ عشق و عقل میگوید:«...