چکیده:
شمار چشمگیر و اهمیت آثار شرق شناسان و ایران شناسان، ترجمه برخی از این پژوهش ها را ضروری کرده است؛ و انتشار فراوان این دسته از آثار در چند دهه اخیر به صورت ترجمه کتاب و مقاله، ضرورت ارزیابی و بررسی آن ها را نشان می دهد. بررسی پیاپی ترجمه ها نشان می دهد که اصولی برای ارتقای کیفیت علمی و ادبی ترجمه لازم است. گاهی رعایت نکردن برخی اصول ضروری، آسیب جدی به بازگردانی اثر وارد می کند و خواننده را از درک درست متن باز می دارد. از این رو بحث و تاکید این مقاله آن است که با آگاهی مترجمان به برخی از این اصول می توان تاحدودی از گسترش آن ها جلوگیری و زمینه ارتقای محتوای ترجمه ها را فراهم کرد. به نظر می رسد که ترجمه پژوهش های تاریخی، فنون ویژه ای را طلب می کندکه در ترجمه متون علوم دیگر چندان ضروری نیست. در این مقاله بررسی برخی از آسیب های متداول در فن بازگردانی پژوهش های ایران شناسی و شرق شناسی تلاش شده است مهارت ها و برخی از اصول لازم معرفی شود.
Enormous number of works of orientalists and Iranologists increased the necessity of translating some of these works. The large number of such publications، in form of translated books and articles in recent decades، confirms the importance of evaluating and reviewing these works. Successive reviews of these translations reveal that some principles must be used in order to promote these translations scientifically and literarily. Sometimes، not observing some essential principles affect the translation in a way that prevents the reader from fully understand and perceive the text. For this reason، the main focus of this article is on the fact that translator’s awareness of some of these principles can prevent such harm، and can pave the way for promoting the content of translations. It seems that translating history researches and books requires specific techniques which are not that much necessary in the translation of other sciences. In this article not only common deficiencies in translating Iranology and orientology researches have been reviewed، but also it has been tried to introduce some of the necessary techniques and principles in this field.
خلاصه ماشینی:
هنگامی که مترجم ، پژوهشی را به فارسی باز می گرداند و موضوع پژوهش نیز بر پایۀ اسـناد و متون فارسی انجام شده است ، وظیفۀ مترجم درمقابل نقل قول های متن چیست ؟ آیا باید همان نقل قولی را که یک بار به زبان شرق شناسی ترجمه شده است ، بـه فارسـی بازگردانـد؟ روش مترجمان آثار ایران شناسی در بیشتر موارد چنین بود که به متن و اسناد اصلی به زبـان فارسـی مراجعه می کردند و همان سبک و عبارات را در متن ترجمه به کار مـی بردنـد.
پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال یازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٠ با این همه ، روش اخیر ممکن است زمینه های آسـیب هـای زیـادی را در خـود فـراهم سازد، به ویژه در معادل سازی ها ممکن است انتقال مفاهیم به دقت صورت نگیـرد و متـرجم واژه هایی را به کار بگیرد که فضای متن اصلی را به خوبی بازسازی نکند.
بـرای نمونه ، از ترجمۀ یکی از پژوهش های جودیت فیفر که موضوع تـاریخ وصـاف یـا تجزیـه المصار و تزجیه الاعصار بررسی شده است ، چنین برمی آید که مترجم متن بازگردانی شده را از زبان ایران شناس به فارسی ترجمه کرده است (فیفر، ١٣٨٦: ٢٩٩) و البته این از ظاهر نقل قول روشن نمی شود.
به هرحال ، مشکل اساسی این روش ، بی اعتمـاد خواننـدگانی اسـت کـه موضـوع مـورد پژوهش نامۀ انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی، سال یازدهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٠ پژوهش را به صورتی ویژه دنبال نمی کنند و یا به متن فارسی و نسخه بـه کـار رفتـۀ مؤلـف دسترسی ندارند.