چکیده:
ایگور انسف یکی از چهرههای کاملا برجستهی بیست و پنج سالهی اخیر(تا قبل از تحریر این مقاله)در زمینهی آموزش بازرگانی و تجارت است.انجام وظیفه در سمتهای متعدد دانشگاهی در آمریکا و اروپا،انتشار مقالهها و کتابها تالیفی و تحقیقی متعدد که بعضی از آنها با همکاری دیگران تالیف شده و گستراندن افق نگرش به زوایای مدیریت علمی و علمی ویژگی بارز زندگی حرفهای او به شمار میآید. وسعت فعالیتهای علمی انسف به قدری است که به نظر میرسد او میخواسته هم خود را برای صورتبندی یک نظریهی عمومی مدیریت به کار برد.علاقه وافر انسف به رشته مورد علاقهاش باعث شد او فنون،مفاهیم و واژههای متعددی را از چندین رشته به خدمت گیرد و بعضا به نتایجی عجیب برسد.نتایج فراوان تلاشهای او نه تنها به لحاظ پرمایگی بلکه به جهت صداقت در اظهار عقایدی که گاهی کاملا نادرست یا غیرعملی بودهاند،غیرعادی مینماید. انسف بیش از بسیاری دیگر از همکارانش نگرشی تاریخی دارد.او این نگرش خود را از لابهلای آثارش ظاهر میسازد.برای مثال او با مرور صنعت و کسب و کار در ایالات متحده از 1820 میلادی تاکنون سه دورهی تولید انبوه،بازاریابی انبوه،و فراصنعتی را مشخصی کرده است.او واژهی فراصنعتی را از دانیال بل وام گرفته و آن را بر واژهی«عصر عدم تداوم»(عصر تغیرات بیسابقه و منقطع)«یی.اف.دراکر»ترجیح داده است.این نوع تقسیمبندی، انسف را قادر به توصیف دغدغههای متغیر،ولی درونی شدهی مدیران بازرگانی و معاصران دانشگاهیاش تا دههی 19950-که به نظر او آغاز دورهی فراصنعتی است-نموده است.به علاوه نگرش انسف سیر تکوین مدیریت،مسحور شدن ما را به «راهبرد»و آنچه«راهبردی»است به لحاظ تاریخی توجیه میکند.ناگفته نماند که انسف خود در مسحور شدن ما به«راهبرد» نقشی انکارناپذیر داشته است.انسف با طرح مفاهیمی متمایز از مفاهیم مطروحه به وسیلهی همکارانش از پایهگذاران اصلی درس مدیریت راهبردی(استراتژیک)بوده است.دو کتاب او به فارسی ترجمه شدهاند و در کلاسهای مختلف تدریس میشوند.هدف این مقاله مروری بر«بردار رشد»:بهعنوان راهبردی برای توسعهی بنگاههای تجاری است.از آنجا که این مبحث ابتدا به وسیلهی انسف مطرح شد.نوشتههای این محقق محور این مقاله قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"وسعت فعالیتهای علمی انسف به قدری است که به نظر میرسد او میخواسته هم خود را برای صورتبندی یک نظریهی
اما خود انسف هم از این رفع و رجوع راضی نیست به دلیل اینکه در
(به تصویر صفحه مراجعه شود) خواننده در تعبیر و تفسیر این آرایه باید متوجه باشد که انسف ماموریت را با مفهومی
عرضهی محصولات جدید برای خود مأموریت تازهای تعریف میکند)انسف توجه
انسف مجموعهی عناصر راهبردی خود را در تلاش برای تجهیز بنگاه
این نسبت داده است که ثابت شده تحقق بخشیدن به مفاهیم نظری برنامهریزی راهبردی
در این مرحله انسف برنامهریزی راهبردی را صرفا یک رویکرد عقلایی نسبت به
توصیهی انسف به بنگاهها برای پرهیز از این مشکل این است که تلاشگرانه و به
بنگاهی با متنوعسازی فعالیتها وارد صنعت دیگری میشود که تغییرات محیطی آن با تغییرات محیطی صنعت قبلی بنگاه متفاوت است همافزایی مدیریت آن به جای آنکه
تقریبا انتزاعی است»و این دیدگاهی است که انسف ما را به طرف قبول آن سوق میدهد زیرا
(به تصویر صفحه مراجعه شود) این سه متغیر جایگزین دو متغیر محصول و ماموریت انسف شدهاند که قبلا برای
میخواهد برای موفقیت در هریک از قلمروهای کسب و کار راهبردی مورد استفاده قرار
بخصوص در بیست سال گذشته کاملا مشخص شده است که دیگر نمیتوان به
انسف وقتی در مورد راهبرد بدره یا راهبرد رقابتی بحث میکند بین تغییرات نو و ناگهانی و تغییرات تدریجی تفاوت قایل میشود1تغییرات تدریجی زمانی رخ میدهد
اختصاص داده است،اما انسف به باروری این بحث کمک مهمی نکرده است."