چکیده:
در این مقاله،ماهیت تولید سنتی در مقابل روشهای تولید و سازماندهی کار که اصطلاحا در دو مقولهء الگوی شبه متغیر و متغیر معرفی شدهاند بررسی میشود.الگوهای سازماندهی شبه متغیر و متغیر به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دو ساختار متفاوت عرضه میدارند که به نظر میرسد میتوانند تبیینی مناسب و پاسخی تعیینکننده در مواجهه با بحرانهای تولید سنتی در رابطه با تغییرات سازمانی،آموزشی،کارآموزی،و بهرهبرداری از مهارت و توانائیهای علمی و تجربی افراد و کارکنان ارائه دهند.نهایتا تلاش بر آنست تا براساس این تحلیل، الگوی نسبی برای تحلیل وضعیت سازمانها و صنعت به منظور تعیین جایگاه سازمان برحسب نوع فناوری، تغییرات سازمانی،توسعهء منابع انسانی با تأکید بر آموزش و بهرهبرداری از دانش و مهارتهای کارکنان،ارائه گردد.
خلاصه ماشینی:
"ومک و همکاران(1990)معتقدند که نظام تولید سنتی بر پایهء تقسیم کار است:
شدند برای کاهش بحران تولید دستمزدهای کارگران را افزایش دهند.
ساختاری بین نظام تولید سنتی و شبه متغیر و متغیر را مشخص نمود.
این پژوهشگران به دو جنبهء اساسی تغییر سازمانی توجه میکنند که عبارتند از:الف-تغییر در ماشینآلات و تکنولوژی،ب-تربیت نیروی انسانی منعطف و شناور در سازمان به گونهای که کارگران بتوانند طیف وسیعی از
براساس این الگوی سازمانی در صورت افزایش تقاضا برای محصول،استخدام
معهذا این دیدگاه روابط و کارکردهای سیاسی و اجتماعی نظام تولید را مورد توجه قرار
این دیدگاه برآنست که در مجموعه تحولات کنونی نظام تولید به مدیریت و
جنبهء منفی روش تولید برمبنای مدیریت کیفیت جامع آنست که به عنوان عاملی
است در دست سرمایهداران و صاحبان تولید برای نظارت و کنترل بیشتر محیط کار و
نیسان به عنوان یک ابزار کنترل اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد،بر این اساس که
بسیاری از فنون و روشهای تولید سنتی با تغییر نام و شکل مجدد برای کنترل نیروی کار
سازمان جدید کار موجب افزایش کنترل مدیریت شده است.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) از بحث فوق میتوان نتیجه گرفت که نظامهای تولید متغیر که تحت عنوان اصطلاحاتی
براونولودر(1997)اشاره کرد که با وضوح بیشتری تفاوت بین نظام تولید شبه متغیر و
توسعهء مهارتهای کارگران و همچنین انطباق نظام آموزشی با نظام تولید متغیر مورد نیاز
بهرحال،با عنایت مبحث فوق راجع به تحلیل نظریههای مختلف-نظریههای خرد، کلان و میانهای در رابطه با ظهور الگوهای تازه تولید شبه متغیر و متغیره،میتوان اذعان
طریق یادگیری ممکن است کارگران توانمند شوند که در نتیجه این امر موجب استقلال"