چکیده:
کشور ایران بنا به موقعیت جغرافیایی خاص خود، به ویژه از سمت شمال و شمال-شرقی که مدخل ورود اقوام کوچ نشین بوده است، سرزمینی است که در همان ابتدا نومادیسم را تجربه کرده و نخستین مظاهر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به دنبال آن در خود پذیرفته است. عشایر در طول تاریخ نقش مهمی را در نگهبانی از مرزهای ایران ایفا کرده اند. اکثر حکومت هایی که در ایران قدرت را در اختیار داشته اند، از منشا ایلی برخوردار بوده اند و در این میان ارتباط آنها با حکومت مرکزی حائز اهمیت بسیار است. به واسطه دوری از مرکز، این قبایل همواره تهدیدی برای حکومت به شمار می رفته اند؛ به گونه ای که در اغلب اعصار نفوذ حکومت در میان آنها بسیار کم و آنها عملا خودمختار بوده اند و فقط در مواقع جنگ، با اعزام نیرو ارتش ایران را کمک می کرده اند. در اعصار گذشته حضور این اقوام کوچ نشین در مناطق مرزی ایران سبب بروز مشکلات بسیاری برای دولت های ایران شده بود. کوچ های فصلی آنها و تابعیت-هایی که به راحتی تغییر می دادند، سرحدهای کشور را بسیار غیرشفاف و بی ثبات می کرد. هدف این پژوهش، بررسی اثر نومادیسم بر تکوین مرزهای غربی ایران است. استدلال مقاله حاضر این است که شیوه زندگی کوچ نشینی در مناطق غربی ایران، باعث تاخیر در فرایند تکوین مرزهای سیاسی در این بخش از کشور شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
Flow river forecasting plays an important role in designing، management، and utilization of water resources. The main object of the research is to study the possibility of forecasting and monitoring the Northern Karon rivers (Armand and Bazfat) discharge by using modern simulation methods. In this research، Armand and Bazoft discharge variations was investigated. In this regard، Monthly data of SOI، NAO، and ENSO in the regions of NINO3، NINO3.4، NiNO4، and NINO1+2 for the period of 1968 to 2007 were collected from the National Center Environmental Prediction (NCEP). Daily discharge data of Armand and Morgak hydrometric stations were prepared from Niro ministry data center. In order to have the optimal designing of artificial neural network architecture، for Discharge River forecasting on the basis of climatic signals، genetic algorithm method was used. The results show that ENSO signals in NINO1+2 and NINO3 regions are the most effective signals on Armand and Bazfat discharge variations. Thus، ENSO signals can be used for forecasting the Northern Karon rivers discharge.
خلاصه ماشینی:
"ایلات و عشایر ایران بخش قابل ملاحظهای از جمعیت کشور را تا دوران معاصرتشکیل میدادند و عمدتا در رشته دامپروری مشغول بودند و به مقتضای فصل و به علتکثرت عدد گلهها و رمههای خود را منطقه معینی تغییر مکان میدادند تا همیشه ازچراگاههای طبیعی برای تغذیه دامهای خود استفاده کنند(علیزاده،1385:107).
رایجترین نوع سازمان سیاسی جامعه ایلیاز نوع اول بود(بلوکباشی،1382:85)؛زمانی که زندگی قبیلهای در ایران رونق بسزاییداشته،قبایل مختلف،کوههای زاگرس و جلگههای همجوار آن و خاک خوزستان راچراگاههای مناسبی برای ییلاق و قشلاق خود میدانستند و راهی آن مناطق میشدند(میرزایی،1373:78).
جعیت عشایری از نظر فراهم کردن اسب و مرد جنگی منبع مهم نظامی به شمارمیرفت و مضافا هیچ هزینهای را بر شاه تحمیل نمیکرد،اما در این سیستم یک نقصعمده وجود داشت:واقعیت آن است که سلاح و اسب عموما متعلق به شاه و کشور نبوده،بلکه به خود شخص تعلق داشته و اغلب تمامی ثروت شخص جنگجو همان اسب و سلاحاو بود و اگر آنها را از کف میداد،غرامتی دریافت نمیکرد و نیز به ندرت به او حقوقداده میشد.
یکی از عواملی که در دوره فتحلی شاه به جنگ ایران و عثمانی دامن زد،پناهندهشدن دو ایل چادرنشین ایرانی بود که تحت تعقیب قرار گرفته و به خاک عثمانی پناهبرده بودند و دولت عثمانی از آنها حمایت میکرد(جعفری ولدانی،1367:22).
دولت مرکزی ایران در این دوره اقتدارخود را در نواحی مختلف کشور از دست داده بود و ایلات و عشایر فقط در ظاهر مطیعاوامر حکومت بودند،اما در واقع در منطقه خود حاکم بلا منازع بودند.
استقرار بیشتر آنها در نواحی پیرامونی ایران،بازیکردن در این نقش را برای آنها تسهیل میکرد آنها با ناامن کردن سرحدات ایران و بهچالش کشیدن قدرت حکومت مرکزی،مانع از ایجاد ثبات در مناطق مرزی میشدند."