چکیده:
بینالمللی شدن تجارت و سرمایهگذاری خارجی،با بهرهگیری از مقرراتزدایی از بازارهای مالی به افزایش ادغام اقتصادی و اتحاد منطقهای منجر شده است.عمدهترین تأثیر تحولات ساختاری اخیر در اقتصاد جهانی،ایجاد وابستگی متقابل جهانی و یک دهکدهء اقتصادی جهانی است. اگرچه یکپارچگی اقتصاد جهانی پدیدهء جدیدی نیست،اما از لحاظ کیفی نسبت به گسترش اولیهء تجارت بینالملل کاملا متفاوت است،به طوریکه در اقتصاد جهانی امروز،بازیگران اصلی عبارتاند از شرکتهای چند ملیتی،بازارهای رو به گسترش مالی و سرمای و نیز تکنولوژیهای اطلاعاتی و کامپیوتر. از آنجا که تأثیر جهانی شدن و منطقهگرایی در همه جای جهان ملموس است،سؤالی که پیش میآید این است که آیا جهانی شدن و منطقهگرایی موجب رفاه در کشورهای در حال توسعه میشود یا به تشدید فقر میانجامد؟آیا این دو پدیده به تداوم نابرابری منطقهای و اجتماعی-اقتصادی منجر نمیشود؟ دانشمندان علوم اجتماعی به بحثوبررسی دربارهء این دو مفهوم،ارتباط آنها با یکدیگر و تأثیری که کاربرد آنها در رشد و رفاه کشورهای در حال توسعه دارند،پرداختهاند که این مقاله نمونهای از آن است.
خلاصه ماشینی:
"جهانی شدن،منطقهگرایی و تأثیر آن بر کشورهای در حال توسعه نوشتهء اسفا کومسا ترجمهء اسماعیل مردانی گیوی دانشجوی دکترای روابط بینالملل دانشگاه آزاد اسلامیچکیده:بینالمللی شدن تجارت و سرمایهگذاری خارجی،با بهرهگیری از مقرراتزدایی از بازارهای مالی به افزایش ادغام اقتصادی و اتحاد منطقهای منجر شده است.
از آنجا که تأثیر جهانی شدن و منطقهگرایی در همه جای جهان ملموس است،سؤالی که پیش میآید این است که آیا جهانی شدن و منطقهگرایی موجب رفاه در کشورهای در حال توسعه میشود یا به تشدید فقر میانجامد؟آیا این دو پدیده به تداوم نابرابری منطقهای و اجتماعی-اقتصادی منجر نمیشود؟ دانشمندان علوم اجتماعی به بحثوبررسی دربارهء این دو مفهوم،ارتباط آنها با یکدیگر و تأثیری که کاربرد آنها در رشد و رفاه کشورهای در حال توسعه دارند،پرداختهاند که این مقاله نمونهای از آن است.
دانشمندان نیز همانند سیاستمداران این مسئله را مطرح میکنند که آیا این سیاستها که غالبا ناشی از اهداف کارآمد و سودآوری هستند موجب تقویت رشد و رفاه کشورهای در حال توسعه خواهد شد یا نه؟ جهانی شدن،علاوه بر بینالملی کردن بازار جهانی،یک محیط کاملا رقابتی ایجاد کرده است که در آن تنها واحدهای اقتصادی قدرتمند و کارآمد میتوانند دوام بیاورند.
در بحث مربوط به آثار متضاد جهانی شدن،سن321 معتقد است که جهانی شدن: @امرار معاش و حقوق اغلب افراد را به مخاطره میاندازد @به ایجاد یا تشدید نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی در زمینههای جنسیت،نژاد،پایگاه اجتماعی و طبقه منجر میشود @موجب نادیده گرفته شدن نیروی کار و منابع لازم برای باز تولید انسانی میشود و از اینرو زنان و اشتغال آنها را ناچیز میشمارد @نابودی محیطزیست را موجب میشود @نبود توازن بین نیازهای گوناگون انسانی را به برتر شمردن دستیبابی به ثروت مادی در مقابل انسانیت و ارزشهای معنوی تقویت میکند و از اینرو به خشونت،از خود بیگانگی و یأس دامن میزند و (1)."