چکیده:
مدارس بهتر از معلمانی که در آن ها تدریس می کنند نیستند و توسعه حرفه ای کلید اصلی پیشرفت معلمان و رشد حرفه ای آن ها است. این پژوهش فرایند توسعه حرفه ای معلمان در مراکز تربیت معلم را با استفاده از طرح نظام دار نظریه داده بنیاد کاوش نموده است. به این منظور ضمن مصاحبه فردی با 11 نفر از مدرسان و مدیران با 5 گروه از معلمان دوره ابتدایی و راهنمایی این مراکز مصاحبه گروه های کانونی به عمل آمد. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله، کدگذاری باز، محوری و انتخابی حاکی از یازده مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی (انگیزه های بیرونی و درونی)؛ مقوله کانونی (مشارکت در یادگیری حرفه ای)؛ راهبردهای توسعه حرفه ای (فردی، مشارکتی و آموزشی)، زمینه (مدت زمان و تمرکز بر محتوا)؛ شرایط مداخله گر (عوامل سازمانی و روان شناختی) و پیامدها (برآورده نشدن انتظارات، تغییر دانش و نگرش و انتقال یادگیری)، فرایند توسعه حرفه ای معلمان در مراکز تربیت معلم و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می نمایند. در پایان بر مبنای نتایج به دست آمده، راهبردهایی برای بهبود فرایند توسعه حرفه ای معلمان در مراکز تربیت معلم ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"اظهارنظر فوق و مواردی از این دست(برای مثال در مورد دروس مقدمات تکنولوژی آموزشی یا فلسفۀ آموزش و پرورش)شاهدی بر ضرورت بازنگری برخی سرفصلهای ارائه شده در مراکز تربیت معلم است که اکثر شرکتکنندگان اعم از مدرسان و معلمان بر آن تأکید داشتند.
نتیجهگیری نتایج پژوهش نشاندهندۀ 11 مقوله کلی بود که به صورت مدل پارادایمی در قالب شش طبقه فراگیر:الف)شرایط علی،انگیزههای درونی و بیرونی،حضور معلمان در توسعه حرفهای،ب)مقوله کانونی،مشارکت در یادگیری حرفهای،د)انواع راهبردهای فردی، آموزشی و مشارکتی یادگیری و کسب دانش حرفهای طرحریزی شده در مراکز تربیت معلم&%04522AONG045G% یا فرصتهای یادگیری غیررسمی به وجود آمده ج)عوامل زمینهای تمرکز بر محتوا و مدت زمان،ه)شرایط مداخلهگر روانشناختی و سازمانی مؤثر بر توسعه حرفهای معلمان در مراکز تربیت معلم،و ه)پیامدهای حاصل از مشارکت در یادگیری حرفهای،فرایند توسعه حرفهای معلمان در مراکز تربیت معلم و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس میکنند.
بر مبنای نتایج پژوهش بهروز بودن و تناسب محتوا با نیازهای معلمان و نیز مدت زمان اختصاص داده شده به آموزش و یادگیری مهمترین عوامل زمینهای تأثیرگذار بر راهبردهای توسعه حرفهای معلمان در مراکز تربیت معلم هستند.
این چهار عامل کلی انواع راهبردهای فردی،آموزشی و مشارکتی توسعه و یادگیری حرفهای طرحریزی شده در مراکز تربیت معلم یا فرصتهای یادگیری غیررسمی بهوجود آمده را تحتتأثیر قرار میدهد و با توجه به کنش متقابل بین آنها و شدت و ضعف هرکدام،هم پیامدهای منفی به همراه دارد،مانند برآورده نشدن انتظارات و اهداف معلمان؛و هم پیامدهای مثبت که عبارت است از:تغییر سطح دانش،اصلاح باورهای نادرست،بلوغ حرفهای معلمان؛و در سطوح بالاتر،انتقال یادگیری و آموختهها به عمل و بهسازی روابط."