چکیده:
بررسی موضوع خطیر و اجتماعی کار نشان داده است که در جوامع گوناگون
متناسب با فرهنگک کار آفرینی رایج در آن جامعه, امر کارآفرینی گسترشیافته و یا محدود
شده است. جامعه دانشگاهیان کشور نیز به تناسب میزان اهمیت و شناخت موضوع
کار آفرینی» در راستای ایجاد فرهنگک کارآفرینی در دانشگاه اقدام کردهاند بهطوری که
دانشگاههایی که فرهنگک کارآفرینی در آن در حال نهادینهشدن استء از نوآوری»
خلاقیت و اشتغالزایی و سطح درآمدزایی بالاتری برخوردار بودهاند. عوامل بسیاری
میتوانند بر ارتقاء فرهنگک کارآفرینی در دانشگاههای کشور موثر باشند. پژوهش حاضر به
بررسی تایر امئیت روانی دانشجویان براازتقاء فرهنگک کارآفرینی در دانشگاه پرداخته
است. بدین منظور ۳ گروه نمونه شامل اعضای هیات علمی کار آفرین» دانشجویان
کار آفرین و کارآفرینان خارج از دانشگاه که محصول تولیدی آنها در راستای
تحصیلاتدانشگاهی آنهاست و اخیرا فارغالتحصیل شدهاند انتخاب گردیدند. بر این اساس
تعداد ۳۸۳ عدد پرسشنامه از میان ۹۱۵ پرسشنامه توزیع شده در دانشگاههای سراسر کشور
باز گردانده شد که از بین آنها ابتدا تعداد ۶۲ عدد پرسشنامه بین ۳ گروه برای کسب اعتبار
و روایی پرسشنامه استفاده شد و تعداد ۴۳ عدد پرسشنامه نیز بدون پاسخ به این که جزء
کدامیک از گروههای نمونه هستند با
مه
- روانشنا
سی
چ
تصادفی ساده انتخاب شدند و با ابزار پرسشنامه تاثیر امنیتروانی دانشجویان بر ارتقاء
فرهنگک کار آفرینی مورد ارزیابی فرار گرفت. پس از انجام روشهای آماری متفاوت اعم
از توصیفی و استتباطی» نتایج به دست آمده نشان داد که امنیت روانی دانشجوبان بر ارتقاء
فرهنگک کارآفرینی تاثیر قابل توجهی دارد.
خلاصه ماشینی:
"در این قسمت از مقاله به بررسی شاخصهای آماری مربوط به مقایسه میانگین نمرات 3 گروه در مورد هریک از سؤالهای حیطه تأثیر امنیت روانی دانشجویان بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه پرداخته که نتایج آن در جدول شماره 5 آورده شده و طی نمودار شماره 2 نیز نشان داده شده است.
نتایج جدول شماره 7 در مورد عامل A (گروهها)نشان میدهد که چون F شده (1/791)در سطح 0/05 معنادار نیست بنابراین فرض صفر رد نمیشود و چنین نتیجه گرفته میشود که بین میانگین نمرات 3 گروه استاد کارآفرین،دانشجوی کارآفرین و کارآفرین خارج از دانشگاه در مورد تأثیر امنیت روانی دانشجویان بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه(بدون توجه به اثر سطوح عامل B )تفاوت معنادار وجود ندارد.
در مورد عامل B (سؤالها)چون F محاسبه شده(14/546)در هر سطح 0/05 و 0/01 معنادار است،بنابراین فرض صفر رد شده و نتیجه گرفته میشود که بین میانگین نمرات آزمودنیها در هریک از سؤالهای حیطه تأثیر امنیت روانی دانشجویان بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه(بدون توجه به اثر سطوح عامل A )تفاوت معنادار وجود دارد.
بنابراین چنین نتیجه گرفته میشود که: 1-اساتید کارآفرین و کارآفرینان خارج از دانشگاه معتقدند حاکمیت محتوای سؤال 2(از حیطه امنیت روانی دانشجویان)در دانشگاه بیش از محتوای سؤالهای 11،10،8،7،6،5،4،3،2،1،14،13،12 مربوط به اساتید کارآفرین،سؤالهای 14،13،11،10،9،8،7،6 مربوط به کارآفرینان خارج از دانشگاه،سؤالهای 14،13،12،11،10،9،8،7،6 مربوط به دانشجویان کارآفرین بر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه تأثیر دارد.
17-اساتید کارآفرین و کارآفرینان خارج از دانشگاه معتقدند حاکمیت محتوای سؤالهای 10،8،7،6(از حیطه امنیت روانی دانشجویان در دانشگاه)بیش از محتوای سؤال 1 مربوط به خودشان ر ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه تأثیر دارد."