چکیده:
هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان راه حل- محور دیشیزر به صورت انفرادی و توام در کاهش تعارضات زناشویی بود.آزمودنی های نمونه پژوهش شامل 33 زوج(66 نفر زن و مرد) از 150 زوج متقاضی مشاوره بودند که به دلیل درگیری و تعارض به شعب شورای حل اختلاف وابسته به دادگستری شهر اهواز مراجعه داشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 42 سوالی تعارضات زناشویی (99/0=α)که توسط براتی و زیر نظر ثنایی (1375) تهیه شده بود، استفاده شد و زوج های نمونه پژوهش آن را در مرحله قبل و بعد از مداخله آزمایشی (ارائه متغیر مستقل) تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی روی میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که هر دو شیوه زوج درمانی در کاهش تعارضات زناشویی موثر بوده اند. به علاوه در مقایسه شیوه های مختلف زوج درمانی با همدیگر نتایج زیر به دست آمد: بین شیوه انفرادی و توام راه حل- محور در کل تعارضات زناشویی و خرده مقیاس های کاهش همکاری، افزایش واکنش هیجانی، جلب حمایت فرزندان و افزایش رابطه با خویشاوندان خود تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لیکن در خرده مقیاس های کاهش رابطه با خویشاوندان همسر و جدا کردن امور مالی، شیوه زوج درمانی توام راه حل- محور اثر بخش تر و برای خردهمقیاس کاهش رابطه جنسی، شیوه انفرادی راه حل محوراثربخش تر نشان داد.
This research was conducted to compare individual and conjoint Solution-Focused Therapy on marital conflicts. The research population included all couples referred to Ahvaz Counsel Centers for problem disclosure. The sample consisted of 33 couples (from 150 couples) who were randomly selected. In this study، the individual and conjoint couple therapy is considered as independent variables and marital conflicts as dependent one. The instrument was Marital Conflict Questionnaire. The design of this study was pretest-post test with control group. All subjects answered the questionnaire and then the experimental groups received intervention (during 7 sessions). At post test stage، 3 groups answered the questionnaire again. One-way ANOVA and (HSD) Tukey were used to analysis data. Probable error of α=0.05 was also used to find the significance of the differences. The results showed that individual and conjoint methods reduce the marital conflict among couples in the experimental groups. Sexual relationship was reduced more by individual and financial instruct reduced more by conjoint method. Applying of individual and conjoint methods had no significant difference on reduction of total marital conflicts and other sub-scales.
خلاصه ماشینی:
"نتایج آماری نشان داد که هردو شیوه زوج درمانی به همدیگر نتایج زیر به دست آمد:بین شیوه انفرادی و توأم راهحل-محور در کل تعارضات زناشویی و خرده مقیاسهای کاهش همکاری،افزایش واکنش هیجانی، (1)-استادیار گروه مشاوره دانشگاه شهید چمران (2)-عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی (3)-عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی (4)-عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی جلب حمایت فرزندان و افزایش رابطه با خویشاوندان خود تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
Berg پژوهش حاضر بر آن است تا میزان اثربخشی فنون حاصل درمان راهحل-محور را هرکدام بهطور انفرادی و توأم بر کاهش تعارضات زناشویی مورد آزمون قرار دهد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنانکه در جدول 4 مشاهده میگردد،بین میزان کل تعارضات زناشویی و خرده مقیاسهای زوجینی که به شیوۀ زوج درمانی انفرادی راهحل-محور مشاوره شدهاند در مقایسه با گروهی که هیچ گونه خدمات مشاورهای دریات ننمودهاند در سطح آماری (P<0/0001) با یکدیگر تفاوت وجود دارد.
فرضیه 2:میزان تعارضات زناشویی زوجینی که به شیوۀ زوج درمانی توأم راهحل- محور مشاوره شدهاند،در مقایسه با زوجیتی که هیچگونه مشاورهای را دریافت ننمودهاند (گروه کنترل)،کمتر است.
این یافته فرضیۀ دوم تحقیق مبنی بر کمتر بودن میزان تعارضات زناشویی زوجین شرکتکننده در شیوۀ درمانی توأم راهحل-محور در مقایسه با گروه کنترل را تأیید مینماید.
به علاوه در تبیین اثربخشتر بودن شیوه توأم راهحل-محور برای دو خرده مقیاس کاهش رابطه با خویشاوندان همسر و جدا کردن امور مالی میتوان گفت:که این یافته با نظریه ستیر(1967)که معتقد به ملاقات همزمان زوجین بوده همسو میباشد.
Journal of Marital and Family Therapy, 29, 348- 365."