چکیده:
هدف از این پژوهش مقایسه صفات شخصیتی و شیوه های یادگیری در بین رشته های علوم پایه، فنی و مهندسی و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای. 445 دانشجو از دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به طور تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه پنج عامل شخصیتی تجدید نظر شده نئو و سبک های یادگیری کلب بر روی آنها اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در عوامل شخصیتی برون گرایی، باز بودن به تجربه، توافق، وجدانی بودن و شیوه های یادگیری تجربه عینی، مشاهده تاملی، آزمایشگری فعال، مفهوم سازی انتزاعی در بین سه گروه تحصیلی وجود دارد.
The aim of the present research was to conduct a comparative investigation of personality traits and learning modes in basic، engineering and human sciences' students of Islamic Azad University in Mazandaran province. The research method is causative - comparative (Ex Post Facto). 300 students of Islamic Azad University in Mazandaran province were randomly selected and personality inventory (NEO PI-R) and Kolb’s learning styles inventory (LSI) were administered to them. In order to analyze the data، ANOVA were used. Results indicated that there are differences among means of NEO factors (extroversion، agreeableness and conscientiousness) and learning modes، (concrete experience، reflective observation، abstract conceptualization، active Experimentation).
خلاصه ماشینی:
"با توجه به فرض مطرحشده مبنی بر تفاوت بین میانگینهای سبکهای یادگیری دانشجویان در گروههای تحصیلی علوم پایه،فنی و مهندسی و علوم انسانی،نتایج در جدول 3 ارائه شده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود تفاوت معنیداری بین میانگینهای سه گروه علوم پایه،فنی و مهندسی و علوم انسانی در ابعاد تجربه عینی،مشاهده تأملی،آزمایشگری فعال و مفهومسازی انتزاعی وجود دارد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطوری که مشاهده میشود مقادیر سطوح معنیداری بدست آمده از آلفای بنفرونی محاسبه شده(0/01)کوچکتر و نشاندهنده این است دانشجویان رشتههای علوم انسانی،علوم پایه و فنی و مهندسی از تفاوت معنیداری در مؤلفههای شیوههای یادگیری برخوردار بودهاند.
با توجه به رتبههای بدست آمده در عوامل شخصیتی دانشجویان رشتههای علوم پایه،فنی و مهندسی و علوم انسانی،جدول میانگینهای هرکدام از دانشجویان در ابعاد دوران رنجورخویی، برونگرایی،باز بودن به تجربیات جدید،توافقپذیری و وجدانی بودن در جدول 7 ارائه شده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) جدول 4 نشان میدهد که دانشجویان گروه فنی و مهندسی در مؤلفههای رنجورخویی،باز بودن به تجربیات جدید و توافقپذیری از گروههای علوم پایه و علوم انسانی نمرات بیشتری را کسب کردهاند.
همینطور با توجه به فرض مطرحشده مبنی بر تفاوت بین عوامل شخصیتی دانشجویان در گروههای تحصیلی علوم پایه، فنی و مهندسی و علوم انسانی،نتایج در جدول 8 ارائه شده است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) همانطور که در جدول فوق مشاهده میشود تفاوت معنیداری بین مقایسه میانگینهای سه گروه علوم پایه،فنی و مهندسی و علوم انسانی در ابعاد برونگرایی،باز بودن به تجربیات جدید، توافقپذیری و وجدانی بودن وجود دارد."