چکیده:
این مقاله شرایط پدیدآیی اثر چارچوب را بررسی می کند. این سازه در مطالعات مختلف پدیده باثباتی نبوده و لذا پژوهشگران از دهه 80 میلادی در پس شناسایی علل تغییرات آن بوده اند. پژوهش حاضر با هدف تشخیص متغیرهای موثر بر سازه مورد بحث، و همچنین حل و فصل تناقضات موجود پیرامون نحوه تاثیرات این متغیرها به انجام رسید. 551 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشکده های مختلف دانشگاه علوم پزشکی تهران، در دو مرحله، و در 8 گروه پژوهشی، متن تجدید نظر شده مرگ، زندگی و اطمینان کاهنمن و تورسکی را با همان اندازه گروه و ابهام موقعیت متن اصلی پاسخ دادند. نتایج نشان می دهد که اثر چارچوب ارتباط مستقیمی با «اهمیت سرنوشت قربانی برای آزمودنی» دارد. به عبارت دیگر هنگامی که در آزمودنی ها «درگیری هیجانی» نسبت به «سرنوشت مخاطبین در معرض خطر» ایجاد می شود اثر چارچوب بارز می گردد. همچنین استفاده از سوالات باز پاسخ مشخص می کند تمایز ملیتی نه تنها بر میزان درگیری هیجانی آزمودنی موثر است، بلکه ابعاد عاطفی متمایزی را برای پاسخ دهندگان برجسته می سازد؛ ابعادی که علیرغم اهمیت، حضورشان در مطالعات گذشته ناشناخته بوده است.
this work concerns the situations in which the framing effects emerge. This has not been an established feature in different studies، so the reasons for its variations have been the subject of various studies since 1980s. Present study aimed to determine the variables affecting the feature as well as to address the controversies exist on how these variables affect it. 551 students from engineering faculty، University of Tehran and different faculties at Tehran University and Medical Sciences were included in the study. They were assigned to eight categories in two steps and filled out the modified Kahnman and Tveresky`s death، life، and trust text with the classical conditions. Results indicate that framing effects has a significant relationship with “the importance of sucrife`s fate to the participant. In other words، the framing effects emerge as “emotional involvement” on the “the fate of human beings in danger” is produced in the participant. In addition، application of open- ended questions reveals that nationality distinction not only affects the emotional involvement، but can also highlight distinct emotional aspects in participants. In spite of their importance، these aspects have been neglected in the previous studies.
خلاصه ماشینی:
"از آنجا که در مثال کلاسیک(اثر چارچوب در بیماری آسیایی)،چارچوب مثبت به موقعیت افراد نجات یافته اطلاق میگردد،پس نقطهی ارجاع این سناریو،صفر نفر فرد نجات یافته است،و هر دو گزینهی مرتبط با این موقعیت(الف و ب)،یک منفعت را ارائه میکنند؛در چارچوب منفی که ناظر بر افراد کشته شده است،و نقطهی ارجاع،صفر نفر کشته شده را لحاظ میکند،هر دو گزینه به عنوان ضرر تلقی میگردند،بنابراین،در چارچوب منفی،گزینهی مخاطرهپذیر،و در چارچوب مثبت،گزینهی اطمینان برانگیز ترجیح داده میشوند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) از زمان معرفی اثر چارچوب در سال 1981،مطالعات متعددی برای درک بهتر این پدیده انجام شد که نتایج حاصل از آنها گاهی در نگاه اول متناقض نمایانده است:صرفنظر از تعدادی اندک از مطالعات که به اثر چارچوبی به بزرگی اثر ثبت شده در پژوهش کاهنمن و تورسکی دست یافتند،در بسیاری از مطالعات،اندازهی این اثر معتدل،در برخی صفر،و در برخی دیگر جهت آن وارونه گزارش شده است.
همانگونه که مشاهده میگردد،ابهاماتی در مورد شرایط بروز این پدیده وجود دارد و میتوان مطالعات موجود را بهطور کلی در دو گروه طبقهبندی نمود:گروه نخست با بیاعتنایی نسبت به مسائل هیجانی به زمینهی بروز اثر چارچوب نزدیک نشدهاند؛و گروه دوم به اصل تأثیر عوامل مورد نظر دست یافتهاند،اما از تحلیل و وارسی عمیق آن بازمانده و به بیان اثر کلی و تفسیرهای سطحی اکتفا کردهاند.
در مرحلهی دوم،مقایسهی میان گروههای مختلف نشان داد که دستکاریهای انجام شده در متغیرها موفقیتآمیز بوده است،زیرا همانگونه که جدول 2 نشان میدهد،ترجیح گزینهی مخاطره گریز در چارچوب مثبت گروه اول(یزد)،تفاوت معناداری(0/01< P )با گروههای 2،3،و4 نشان داده است."