چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه نمره هوش (کلامی و عملی) و خرده مقیاس های آن براساس دست برتری بین دو گروه چپ دست و راست دست بوده است. نمونه پژوهش را 120 دانشجوی کارشناسی تشکیل دادند که به روش تصادفی ساده انتخاب و سپس با آزمون دست برتری ادینبورگ و مقیاس هوش وکسلر بزرگسالان مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج آزمون تی استودنت و تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین افراد چپ دست و راست دست در هوش کلی) (P0.05 F= 0.021) و دو خرده مقیاس آن (الحاق قطعات و رمزنویسی) تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
خلاصه ماشینی:
"نتیجه بدست آمده در رابطه با بیشتربودن نمره هوش کلامی(اطلاعات،فراخنای ارقام و درک مطلب)چپدستها نسبت به راستدستها،با یافته بنبو(1986)که نشان داد نمرهم توانایی کلامی دانشآموزان چپدست بیشتر از راستدستها میباشد،همچنین رندرسون (2001)که نشان داد راستدستانی که در خانوادههایشان چپدست دارند در یادآوری و تکالیف حافظه بهتر از راستدستانی که همه خانواده راستدست هستند،عمل میکنند و میرز (2001)و مک مانوس(2002)نیز که نشان دادند قوه ادراک چپدستها بالاتر از راست دستها میباشد،همخوان است.
در تبیین احتمالی دیگر برای بالاتر بودن هوش کلامی و مؤلفههای آن(اطلاعات،فراخنای حافظه و درک مطلب)در چپدستها نسبت به راستدستها و وجود برخی تناقضها، میتوان به این موضوع اشاره کرد که با گذر زمان و تحول اجتماعی و تکنولوژی،کودکان در حین دوره رشد و تحولشان از آموزشهای خاصی برخوردار هستند که این آموزشها از عصری به عصر دیگر با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی متفاوت میباشد،که در عصر حاضر بیشتر آموزشها و تمرینهای مداوم(به عنوان مثال:موسیقی،رقص،بازیهای کامپیوتری و برنامههای تخیلی)منجر به تحول و رشد نواحی عصبی خاصی که اغلب مربوط به نیمکره راست میباشد،میشود.
همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد بجز مؤلفههای تکمیل تصاویر،تنظیم تصاویر و طراحی مکعبها تفاوت معناداری در هوش عملی ین افراد چپدست و راستدست وجود ندارد که این یافته با نتایج بررسیهای لوی(1969)و میلر(1971)که نشان دادند افراد چپ دست هوش عملی پایینتری دارند و آگوستینی و دلاتولاس(2001)که نشان دادند چپدستها نمره پایینتری در تکالیف عملی جاسازی و جایابی اشکال نسبت به راستدستها کسب کردند،در تعارض است."