چکیده:
از جمله سبکهای تفسیری نوپدید، تفسیر قرآن به ترتیب نزول است. درخصوص اعتبار و روایی این روش و پیامدهای آن، داوریهایی شده است. بخش عمدهای از این داوریها مربوط به پذیرش وجود یا عدم وجود مبانی و پیشفرضهای محکم در باره این روش است. تدریجی بودن نزول قرآن و تناسب آن با روش تفسیر نزولی، توقیفی بودن ترتیب نزول به استناد مصحف امام علی×، اجتهادی بودن ترتیب کنونی، سازگاری تفسیر موضوعی با ترتیب نزول و امکان تعیین ترتیب نزول به استناد روایات ترتیب نزول، به عنوان پیش فرضهای اصلی این روش مطرح است. درباره فواید ادعایی این روش و مبانی و پیشفرضهای آن نقدهایی انجام یافته است. اگرچه برخی از ایرادهای مربوط به فواید این روش، بهجا و صحیح است؛ اما بخش عمدهای از ایرادهای مربوط به مبانی و پیشفرضهای روش مزبور، وارد نبوده و قابل نقد است؛ چنانکه بدون پذیرش این پیش فرضها، اقدام به تفسیر ترتیب نزولی، موجه نیست.
خلاصه ماشینی:
"مهمترین این پیشفرضها عبارتند از: حکمت تربیتی نزول تدریجی قرآن، توقیفیت ترتیب نزول با استناد به مصحف امام علی×، شواهد و قرائن دیگر، اجتهادی بودن ترتیب کنونی، امکان تعیین ترتیب نزول به کمک منابعی مانند مناسبات معنایی آیات و سورهها، اشارههای قرآنی به تاریخ و سیره پیامبر|، روایات اسباب نزول، روایات مکی و مدنی، ناسخ و منسوخ و بهویژه روایات ترتیب نزول و بالاخره تناسب تفسیر موضوعی با روش ترتیب نزولی.
با این همه از آن جهت که مصحف امام علی× در دسترس قرار ندارد، عملا نمیتوان برای تعیین ترتیب نزول از آن استفاده کرد، اما بهطورکلی به منظور اثبات واقعیت ترتیب نزول و توقیفی بودن آن، و در نتیجه اعتبار و روایی روش تفسیر نزولی میتوان به آن استناد جست.
دراینباره یکی از محققان معاصر ضمن ارائه جدولهایی از ترتیب نزول و مقایسه آنها چنین نتیجهای را به دست داده است: و بسیار مهمتر از همه اینکه اگر از پس و پیش شدن دو سوره آخر صرفنظر کنیم و جلو رفتن دو شماره سوره صف 61 را ندیده بگیریم، این ترتیب (عطاء از ابنعباس) دقیقا همان جدولی است که شهرستانی بدون ذکر سندی به نام ترتیب زمانی سورهها از امام صادق× نقل کرده و در کتب بعدی ازجمله تاریخ قرآن زنجانی ص 57 و ماتریال آرتور جفری / 330 با اشتباهی در سوره قمر بهجای محمد و سیر تحول قرآن 2 / 197 به نام مصحف امام جعفر صادق× شهرت یافته است و باز ..."