چکیده:
در تلقی عمومی، طریق عارفان و منش سیاست مداران جمع ناشدنی می نماید؛ آن یکی تحنث و عزلت و دیگری رندی و زیرکی می طلبد. نه عارفان با خلوص خود، سیاست مداری موفق توانند بود و نه سیاست مداران به پاکی و زلالی، حکومت داری توانند کرد. این مقاله بر آن است تا با توصیف ویژگی های مشی حکومتی عارفی واصل نشان دهد می توان عادلانه حکومت کرد و بر معادلات جهان اثر گذاشت و درعین حال جز خدا را ندید و همه چیز را از او دانست. ضرورت کاوش در این موضوع به لحاظ معرفی مدل آسمانی حکومت روشن است. مسئله مقاله حاضر به لحاظ گونه شناسی (Typology)، توصیفی (Descriptive) است و در آن نسبت طریق عارفان و جایگاه حاکمیت دینی از منظر امام خمینی+ واکاوی می شود.
خلاصه ماشینی:
در ادامه، ضمن شرح این چهار سفر، تفاوت این دو دیدگاه نیز تبیین میشود: سفر اول: سیر از خلق به حق مقید، نه حق مطلق امام در پایان کتاب مصباحالهدایة، دیدگاه جناب قمشهای را درباره اسفار اربعه مطرح میکنند و سپس نظر خود را چنین بیان میدارد: و عندی أن السفر الأول من الخلق الی الحق المقید برفع الحجب التی هی جنبة یلی الخلقی و رؤیة جمال الحق بظهوره الفعلی الذی هو فی الحقیقة ظهور الذات فی مراتب الأکوان، و هو جنبة یلی الحقی؛ و بعبارة اخری، بانکشاف وجه الحق لدیه.
». (همان: 591) باید متذکر شد که سایر عرفا و سالکان، سفر دوم را سیر از حق به حق بهوسیله حق میدانند و چون سالک به مقام ولایت رسیده و وجودش حقانی شده است، پس سلوکش از مقام ذات بهسوی کمالات شروع میشود و در این سفر، سیر اسمائی دارد به تمام اسما و صفات الهی، مگر اسم «مستأثر»؛ 1 درحالیکه دیدگاه امام خمینی+ این است که سالک در سفر دوم، از حق مقید به حق مطلق سیر میکند و مقام وحدانیت برای او تجلی مینماید و در سفر سوم به حضرات اعیان ثابته و سیر اسمائی تشرف پیدا میکند.
(صدرالدین شیرازی، 1368: 1 / 12) بیان امام خمینی+ را باید بهتعبیری چنین بپذیریم که از منظر ایشان، سالک از حضرت احدیت جمعی و ذات مطلق و جامع جمیع کمالات که تمام اسما و صفات در آن مستهلک است، بهسوی حضرت اعیان ثابته سیر میکند و در این سیر، ظهور نخست برای حقیقت وجود در مقام تعین، تجلی ذات بر ذات است که از آن به «تجلی ذات و مقام احدیت» تعبیر میشود.