چکیده:
این تحقیق میکوشد تا توهم شیعههراسی را، به عنوان یکی از مهمترین تهدیدات بیداری اسلامی، کالبد شکافی نماید. از این منظر، علل بروز و راهکارهای مقابله با آن مهمترین دغدغه این نوشتار است. به نظر نگارنده استراتژیستهای هژمونی بینالمللی، بعد از ظهور بیداری اسلامی در ایران، متوجه پتانسیل بالای قدرت نرم شیعه در جهت جریانسازی عدالتطلبی، ظلمستیزی و استقلالطلبی شدند که اگر کنترل نشود به زودی مرزهای ایران را درمینوردد و زمینه گسترش اسلام سیاسی و دولتهای اسلامی مشابه ایران را در منطقه خاورمیانه فراهم میآورد. از این رو پروژه شیعههراسی به منظور مصادره مفاهیم اصیل اسلام ناب طراحی شده است که راهکار مقابله با آن، بصیرت سیاسی و واکاوی آموزههای صلحجویانه، وحدت طلبانه و کنش ارتباطی متعقلانه و معنویتخواهانه اسلام است.
This article tries to inspect the delusion of Shiite-o-phobia as one of the most important threats for Islamic Awakening. How it has appeared and how it should be handled is the most important concern of this article. The author believes that following the emergence of Islamic Awakening in Iran, strategists of international hegemony have figured out the high potential of Shiite's soft power to create justice-seeking, anti-tyranny and independence-seeking currents that if not controlled may spread out of Iran and pave the ground for the expansion of political Islam and Islamic states similar to Iran in the middle-east. Therefore Shiite-o-phobia project has been designed for the purpose of deviating original Islamic concepts. This project can be foiled through political insight and exploring peace and unity-seeking teachings of Islam and its reasonable and spiritual interaction.
خلاصه ماشینی:
اگرچه نقطه عزیمت بیداری اسلامی در چارچوب مقابله جهان اسلام و جهان غرب رقم خورد و مهمترین عوامل فرهنگی و سیاسی آن، استبداد داخلی و وابستگی آنها به قدرتهای بزرگ، تحقیر فرهنگی توسط قدرتهای غربی و نیز غارت منابع اقتصادی جهان اسلام است، اما با همه این توصیفات، آیا آموزههای اسلامی مشوق مقابله به مثل است؟ آیا اسلام اصیل در پی خشونت است؟ قطعا پاسخ آن منفی است؛ چراکه اسلام دین رحمت، اعتدال، عدالت، گفتگو و همزیستی مسالمتآمیز است.
بنابراین، متغیر مستقل و عامل اصلی تأثیرگذار بر تدوین تهاجم فرهنگی پیشدستانه شیعههراسی، ظهور و بروز قدرت نرم شیعه در سالهای پس از انقلاب اسلامی و نیز در پی آن، تشدید بیداری اسلامی در منطقه جهان اسلام بوده است و راهکار مقابله با آن، معرفی واقعی و آموزههای مسالمتجویانه مکتب تشیع است و لذا میتوان مطالب مذکور را در قالب مدل و نمودار ذیل ترسیم کرد.
اکنون انقلاب اسلامی ایران که اندیشه و آرمان جدیدی را وارد زندگی و روابط بینالملل کرده است، موقعیتی شبیه سالهای 1815 اروپا را پیدا کرده و لذا صبر، تحمل، درایت، بصیرت، معرفی عالمانه و خردمندانه اصول مسالمتجویانه آن، راه را بر هرگونه برداشت غلط میبندد و افق را برای به ثمر نشستن بیداری اسلامی و مبدل شدن آن به دولتهای آزاد اسلامی فراهم میکند و عملا منجر به «فدراسیون جمهوریهای آزاد اسلامی» خواهد شد؛ جمهوریهایی که نه تنها دنبال سلطه، خشونت و جنگ بر سر منافع دولتهای ضعیف نیستند بلکه به دنبال صدور معنویت و ارتقای دانش و گسترش همزیستی مسالمتآمیز از طریق کنش ارتباطی فرهنگی و تمدنی هستند؛ چراکه مبنای سیاست در اسلام مبتنی بر قدرت نیست بلکه مبتنی بر هدایت، فضیلت و سعادت است.