چکیده:
این مقاله بررسی درباره رابطه و تاثیر رسانه ها (به خصوص تلویزیون) و فوتبال در ایران است. در این مقاله بازنمایی رسانه ای و واقعیت فوتبال از یکدیگر تفکیک شده اند، و سعی شده است روایت رسانه ای فوتبال در ایران توصیف و تحلیل شود. بدین منظور گفتمان رسانه ای فوتبال در ایران به مثابه پاره ای از گفتمان رسمی حکومت بررسی شده است و توضیح داده ایم که چگونه این گفتمان مولفه های بازنمایی فوتبال در رسانه های ایران را تعیین می کند. برای تحقق این موضوع، ابتدا به بررسی نظری مفهوم فوتبال از منظر اجتماعی پرداخته ایم و با بررسی تاریخی - اجتماعی فوتبال، کارکردهای سیاسی و اجتماعی این ورزش برای رسانه ها را توضیح داده ایم. سپس به تحلیل چالشهای نظری که بین فوتبال به مثابه نوعی ورزش مدرن و عرفی شده با جمهوری اسلامی به منزله نظام سیاسی دینی و سنتی پرداخته ایم، و علل و دلایل و شیوه توجه رسانه های دولتی به این بازی ورزشی را شرح داده ایم. به این منظور نحوه بازنمایی مولفه های فوتبال شامل ورزشکاران، استادیوم، زمین بازی، کارگزاران (مربیان، مدیران)، تماشاچیان، مردم و مسابقات خارجی را بررسی کرده ایم. این مبحث در پنج بخش متفاوت سامان داده شده است. نخست مقدمه، که به طرح مساله و بیان ملاحظات روش شناختی و نظری می پردازد؛ دوم، مفهوم فوتبال که بستر و مضامین تاریخی و اجتماعی این بازی را بررسی می کند؛ بخش سوم به رابطه رسانه ها و فوتبال اختصاص دارد؛ بخش چهارم درباره رابطه فوتبال و رسانه ها در ایران است، و آخرین بخش یا نتیجه نیز خلاصه بخشهای مختلف مقاله و همچنین پیشنهاداتی برای مطالعات بیشتر است
خلاصه ماشینی:
"سپس به تحلیل چالشهای نظری که بین فوتبالبه مثابه نوعی ورزش مدرن و عرفی شده با جمهوری اسلامی به منزلۀ نظام سیاسی دینی و سنتیپرداختهایم،،و علل و دلایل و شیوۀ توجه رسانههای دولتی به این بازی ورزشی را شرح دادهایم.
رابطه فوتبال و رسانهها چگونه است؟ چگونگی پیوند بین رسانهها و فوتبال،پرسشی است که توجه بسیاری از نظریهپردازان فرهنگمعاصر را به خود معطوف کرده است،زیرا تبیین و شناخت این رابطه،نهتنها به مثابه پارهای از فرهنگمعاصر جوامع انسانی،نیازمند تأمل و بررسی است،بلکه مهمتر از آن از راه این مطالعه میتوان بهبرخی از ویژگیهای بنیادین دو نهاد ورزش و رسانه در جامعه معاصر پی برد.
من در اینجا میخواهم از این رویکرد به تجزیه و تحلیل رسانهای شدن فوتبال درایران بپردازم،اما قبل از تشریح این بحث،لازم است این نکته را یادآور شوم که اگرچه رسانهها درچارچوب گفتمان رسمی حکومت عمل میکنند و فاقد آزادی و استقلال عمل رسانهای به معنایی کهدر جوامع لیبرال دموکرات دیده میشود هستند،نباید به این نکته بیتوجه بود که این موضوع تمامواقعیت نیست و رسانههای ایران-حتی رادیو و تلویزیون که در کنترل کامل دولت است-اگر بخواهندقادر به تأمین و پیروی از تمام آنچه سیاستهای دولت اقتصا میکنند،نیستند و عوامل متعددی برساخت و تولید و ارائه برنامههای رسانهای مشارکت دارند و هرکدام از این عوامل به گونهای نحوۀبازنمایی واقعیت-از جمله واقعیتهای ورزشی-در رسانهها را متأثر میسازند."