چکیده:
با توجه به اهمیت مصرف در جامعه جدید در تعریف هویتهای مدرن به خصوص برای جوانان که قشری خلاق و مهم در هر جامعهای مخصوصا در حوزه مصرف محسوب میشوند، مطالعه و بررسی الگوهای مصرفی دختران جوان به نظر ضروری میرسد. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که دختران جوان شهری براساس چه الگوهایی در زمینههای مصرف فرهنگی، مصرف زمان در اوقات فراغت و مصرف مادی عمل کرده و آیا میتوان الگوهای متفاوتی براساس هویتهای ملی، دینی و جنسیتی بین آنها تشخیص داد. ابتدا مبانی نظری و پیشینه تحقیق در این زمینه بررسی گردید و سپس با توجه به سوالات تحقیق پرسشنامهای طراحی و در میان 382 نفر از دختران مجرد 15ـ30 ساله در شیراز توزیع و تکمیل گردید. نتایج 8 الگوی متمایز مصرف را بهدست میدهد که ارتباط آنها با متغیرهای زمینهای (سن، میزان درآمد خانواده در ماه، بعد خانواده، وضعیت اشتغال، محل تولد) بررسی شده و دستهبندیهایی صورت گرفته است. بهعلاوه این الگوهای مصرف با وضعیتهای هویتی پاسخگویان (هویت ملی، دینی، جنسیتی و طبقاتی) نیز رابطه دارد. نتایج تحقیق نشان میدهد که الگوهای مصرفی بیشترین اقبال را در میان دختران داشتهاند که شامل فعالیتهایی هستند که کمتر هزینهبر بوده، در زمینه خانوادگی قابلیت انجام داشته باشد و نشاندهنده هویت ملی و مذهبی متوسط و هویت جنسیتی جدید بوده و از تصورات کاملا سنتی از زن فاصله گرفته باشد.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله درپی پاسخ به این سؤال است که در جامعة امروزی که از سویی مؤلفههای سنت هنوز با شدت و قوت زیادی در زمینة زندگی نقش میآفرینند و از سوی دیگر مؤلفههای مدرن برخی از خصوصیات مدرنیته از جمله بازتابی شدن زندگی روزمره و برخی از مؤلفههای فرهنگی جهانی و منابع مادی صنعت فراغت را وارد فضای زندگی کردهاند، الگوی مصرف زمان و مکان در میان دختران جوان بهعنوان کسانی که بیش از همه این تغییرات را نشان میدهند چگونه است و این الگوهای مصرف با لایههای متفاوت هویت اجتماعی چه ارتباطی دارد.
از آنجا که ترکیب خاصی از مصارف گوناگون میتواند تغییرات اجتماعی و فرهنگی و نوآوریهای جوانان را بهتر نشان دهد تحقیق حاضر درصدد است مهمترین انواع مصرف (مصرف فرهنگی، مصرف زمان یا اوقات فراغت و مصرف مادی) را در نظر گرفته و الگوهای مصرفی دختران جوان را در نظر گرفته و رابطه آن را با هویت (ملی، دینی، جنسیتی و طبقاتی) بررسی کند.
به این صورت که از مناطق نه گانه شیراز حوزههایی به تصادف انتخاب شده و در میان این حوزهها بلوکهایی برای جمعآوری نتایج نشان داده است که میزان مصرف مادی با الگوی اول رابطة قوی و معناداری دارد یعنی کسانی که الگوی مصرف اول را استفاده میکنند مصرف مادی بالاتری داشته در کلاسهای بیشتری شرکت کرده و لباس بیشتری در سال میخرند و بیشتر به آرایشگاه میروند."