چکیده:
هدف این مقاله ساخت الگویی نظری برای میدان تولید سینما در ایران است.
برای این منظور از رویکرد نظری بوردیو و مفاهیم میدان، قدرت و منازعه استفاده شده
است. امتیاز کاربرد نظریه بوردیو که در اثر ( 1984 ) او آمده در این است که او ساخته
شدن فضای اجتماعی را بر اساس شناخت موضع گیری عاملان در کسب انواع سرمایه،
تبیین کرده است. بر این اساس، کسب سرمایه موضوع اصلی منازعه در هر میدان
است. کسب سرمایه سبب می شود که کشمکش به خصوصیت دایمی همه میدان ها
تبدیل شود. به نظر ما سینمای ایران و منازعات قدرت در میدان های تولید آثار
سینمایی ایران نیز در چنین چارچوبی رخ داده و به این وسیله قابل تبیین است. برای
پژوهش در این زمینه و اثبات ادعای مقاله از روش ساختارگرایی تکوینی استفاده
کردیم. به همین جهت، این مقاله با مطالعه روندهای تاریخی سینما بر اساس قوانین
رسمی، آیین نامه ها، بخش نامه ها، آمارهای سالیانه و مصاحبه ها و همچنین تکنیک
مصاحبه، تاریخ منازعات برای کسب انواع مختلف سرمایه را نشان خواهد داد و سرانجام
تکوین میدان سینمای ایران در دهه 1370 را تبیین کرده و الگویی نظری را برای
تبیین میدان تولید سینمای ایران ترسیم می کند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین پرسش محوری مقاله عبارت است از اینکه:آیا میتوان میدان تولید سینمایی در ایران را از طریق منازعات درونی این میدان شناخت و الگویی تحلیلی برای مطالعه جریانهای تولید فیلم به دست آورد؟ چارچوب نظری:سرمایه ملاک تمایز و موضوع منازعه بوردیو معتقد است برای تحلیل فضای اجتماعی باید به مطالعه میدانهای اجتماعی پرداخت.
باید به ملزومات چنین رویکردی نیز توجه کنیم،ازاینرو رویکرد روششناختی ساختگرایی تکوینی که منطبق بردیدگاههای نظری بوردیو است را به کار بردهایم تا به کشف ساختارهای پنهان میدان تولید فیلم از درون منازعات میان عاملان سینما در طول دوره تاریخی انقلاب اسلامی تا آخر دهه هفتاد دست یابیم.
خروج جریان توزیع فیلم از انحصار بنیاد سینمایی فارابی اراده امتیازاتی در این زمینه به دفاتر خصوصی (1)-سید محمد بهشتی (2)-گروهی این بحران را آغاز مرحله نابودی صنعت سینما دانستند و معتقد بودند برای مقابله با آن،سینماگران ایرانی باید از زیر نظارت کامل مراکز دولتی خارج شده،جذابیتهای حذف شده بار دیگر استفاده شود.
در پاسخ به پرسش محوری مقاله که:آیا میتوان میدان تولید سینمایی در ایران را از طریق منازعات درونی این میدان شناخت و الگویی تحلیلی برای مطالعه جریانهای تولید فیلم به دست آورد؟میتوان گفت چنین رویکردی نشان میدهد که نهادهای سینمایی (شامل موسسات،سازمانها و گروههایی کهبه کار تولید،توزیع و نمایش آثار میپردازند) برای کسب سرمایه اقتصادی(مانند سینمای بدنه)،اجتماعی(مانند سینمای ارزشی)، فرهنگی(مانند سینمای معناگرا)و نمادین(مانند سینمای مستقل و موج نو)،در حوزههای مختلف تولید،توزیع و نمایش به رقابت میپردازند."