چکیده:
در هر عصر و زمانی فـرهنگی خـاص بـر جامعه مسلط است.از آنجایی که انسانها در تعامل با محیطهای اطراف خود،جامعه پذیر شده و از آنها تاثیر مـیپذیرند، در هر عصری در پی فرهنگ فضاهای جامعه،فرهنگ افراد همرنگ و هماهنگ با فرهنگ این فضاها خـواهد شد.طبیعی است که جـوانان بـیش از بزرگسالان و افراد مسن جامعه،تاثیر پذیر بوده و سریعتر تغییرات را میپذیرند.
عصر ارتباطات این تغییرات را سریعتر کرده است.بنابراین،در این چند دهه اخیر هر ده سال یک بار جوامع دچار تغییرات(با شدت و ضعفهای متفاوت) شدهاند.
به دنـبال چند پژوهش کیفی در زمانهای مختلف در طی سالهای ۱۳۷۱ الی ۱۳۸۵ پیرامون جوانان در شهر تهران متوجه این دگرگونیها در جوانان شدیم.بهطور خلاصه،جوانان از اهمیت و حالت جمعگرایی به حالت فرد گرایی وارد شدهاند.ضمن اینکه در این تغییرات،شکل شـهروند بـودن آنان نیز،از حالت بیتفاوتی به همکاری و سپس مجددا به بیتفاوتی گذر کردهاند.به دنبال این حالتها،شکل مشارکتهای اجتماعی در آنها نیز،دچار تغییر شده است.
این تغییرات را میتوان در علائم معنیدار و رفـتارهای روزمـره آنان یا سبک زندگیشان مشاهده کرد.عناصری مانند:پوشش،نوع غذا،موزیک، دل مشغولیهای آنان مانند،تماشای تلویزیون،ماهواره،اینترنت و غیره،معرف افکار و رفتار آنان میباشند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین،هدف پژوهش حاضر که در این مقاله منعکس شده است و حاصل چند طرح پژوهشی متفاوت در زمانهای مختلف پیرامون جوانان میباشد،به دنبال شناسایی فرهنگ جوانان که در افکار و رفتار روزمرۀ آنان یعنی سبک زندگیشان3قابل مشاهده و بررسی است، هستیم.
این رسانهها،اعم از رسمی یا غیر رسمی،بواسطۀ بار فرهنگی که دارند،تأثیر بسیار زیادی بر چگونگی فرهنگ و نظام آموزشی افراد جامعه میگذارند(منادی،1383 و 1386:ب)به اعتقاد پوپر و به نقل از بوستی"تلویزیون همیشه بسیار جذابتر و فریبندهتر است،درگیر و معتاد میکند،قدرت بیشتری برای وسوسه کردن کوچولوهای معصوم دارد،و نیز قادر است با خصوصیات بهتر بچهها،به خصوص علاقۀ آنها به زندگی،بازی کند"(بوستی،1379:103).
ابزار اندازه گیری در دیدارهای مردم نگاری که به صورت برخورد با جوانان بود،معمولا بین 100 الی 200 سؤال مطرح میشد که این سؤالات شامل:نظرخواهی از آنان راجع به:علم،دانش مدرسهای،معلم، مدیر،فرهنگ مدرسه،خانواده،رابطه با والدین،فرهنگ خانواده،دوستان،سیاست،مذهب، فرهنگ،هنر،ورزش،آرزوها،جامعۀ ایدهآل آنها و مشغولیات مختلفشان مانند:مطالعه،هنر، ورزش،استفاده از رسانههای تصویری و غیره بودند.
در این ایام بهنظر میرسید که خیلی از جوانان به هرجهت تا حدودی فرهنگ خود را برگزیده بودند و کمتر حالت بحران هویت(ضمنا درصد کمتری نسبت به دورۀ قبل بحران هویت داشتند)در آنها دیده میشد.
نتایج پژوهشهای مختلف در مورد جوانان جامعه در زمانهای متفاوت بیانگر این نکته هستند که آنان تحت تأثیر میدانهای اطراف خود در زمان معاصر در حال تغییر هستند.
از آنجایی که تعدادی از جوانانی که به سمت ماهواره و اینترنت کشیده شدهاند و از این منابع استفادۀ صحیح نمیکنند،در حالی که از فرهنگ آنها تأثیر گرفته و میگیرند،پیشنهاد میشود که چند کار عملی توأمان در مورد آنان به شکل جدی و عمیق صورت گیرد."