چکیده:
اوقات فراغت و چگونگی گذران آن،برای جوانان محل تلاقی فرهنگ و هویت شده است.همین امر،آن را به یکی از محورهای اساسی جامعه شناسی اوقات فراغت تبدیل کرده و در چند دهه ی اخیر مورد توجه عده ی زیادی از محققان و اندیشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته است.از این رو،مقاله ی حاضر در صدد است با بررسی و سنجش چگونگی گذران اوقات فراغت و رابطه ی آن با هویت شخصی،همچنین برجسته سازی این مفهوم در بین جوانان شهر بابلسر،فضای تجربی دیگری را برای علاقه مندان به حوزه ی فرهنگ و مسائل جوانان ارائه نماید.بدین منظور،برای سنجش و بررسی این موضوع از نظریه گیدنز و بوردیو استفاده شده است،و متعاقبا برای سنجش متغیرها(اوقات فراغت و هویت شخصی)آزمون تی.تست و پیرسون مورد استفاده قرار گرفته است.نتایج این تحقیق،از یک نمونه ی 380 نفری به صورت نمونه گیری طبقه ای خوشه ای چند مرحله ای متناسب که به صورت پیمایش و با استفاده از تکنیک محاسبه ی حجم نمونه ی گوگران از جامعه ی آماری 9905 نفری به دست آمده نشان می دهد که،متغیرهای پایگاه اقتصادی-اجتماعی و میزان تحصیلات جوانان،با گذران اوقات فراغت آنان همبستگی دارند.همچنین،بین نوع گذران اوقات فراغت جوانان و هویت شخصی آنان،رابطه معنی دار وجود دارد.به علاوه،میزان گرایش پسران به انجام فعالیت های زمان فراغت،بیش از دختران می باشد.از سوی دیگر،همان گونه که بوردیو و گیدنز در رهیافت نظری خویش عنوان می کنند که در مدرنیته ی متاخر،الگوهای انتخابی سبک زندگی-که فرهنگ مصرف گرایی و کالاشدگی فرهنگی از شاخص های آن به شمار می روند-نقش اساسی در شکل گیری هویت شخصی دارند،در این پژوهش نیز با آزمون رابطه ی نوع گذران اوقات فراغت(به عنوان یکی از مولفه های سبک زندگی)با هویت شخصی جوانان،ثابت گردید که چگونگی گذران اوقات فراغت نقش به سزایی در برداشت اشخاص از خویشتن آنان ایفا می کند.