چکیده:
تا قبل از انقلاب سال 1357 در ایران بیشتر انقلاب هایی که در کشورهای جهان سوم اتفاق می افتاد، متاثر از انقلاب کمونیستی روسیه 1917 بود؛ اما انقلاب ایران برخلاف انقلاب های قبل و بعد از انقلاب کمونیستی روسیه، به نام «اسلام» و با شعار «جدایی ناپذیری دین از سیاست» به وقوع پیوست، و همانند اکثر انقلاب های بزرگ جهان، انقلاب ایران نیز پس از پیروزی درگیر جنگ خارجی شد. لذا در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش هستیم که چرا انقلاب ایران بعد از پیروزی به جنگ با کشور عراق کشیده شد؟
نویسنده با روش مطالعه موردی و استفاده از شیوه تطبیق الگو، در پاسخ به پرسش فوق الذکر توضیح می دهد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نظم سیاسی سابق در منطقه به هم خورده و کشور ایران در یک شرایط پسا انقلابی خاص خود قرار گرفته بود؛ از یک طرف با گروه های ناراضی از انقلاب در درون و بیرون از مرزهایش درگیر بود، و از طرف دیگر سعی بر حفظ و صدور انقلاب، به عنوان یک الگوی حکومتی برای کشورهای مسلمان داشت، که سرانجام با محاسبات غلط رژیم بعث عراق در ارزیابی توان دفاعی ایران، تهاجم سراسری رژیم بعث عراق به خاک ایران، در 31 شهریور 1359 شکل می گیرد
Before the victory of Islamic Revolution in Iran in 1979، most of the revolutions in the world were under the influence of 1917 Bolshevik Revolution in Russia. But the Islamic Revolution، contrary to the revolutions before and after the Bolshevik Revolution، achieved victory in the name of Islam and by focusing on inseparability of religion from politics. Just like many other great revolutions، the Iranian revolution too was entangled in civil war after the victory. The main question of the present paper is: why after the victory of Islamic Revolution، Iran was dragged to war with Iraq?
Through comparative method and comparison of model، attempts have been made in the present paper to argue that after the victory of the revolution in Iran the erstwhile regional order was upset and Iran was in its specific post-revolution situation. On the one hand، Iran was engaged with the anti-revolution groups inside and outside the country and on the other was trying to preserve the revolution and export an Islamic model to the Muslim countries. Ultimately، the miscalculations of the Ba'ath regime in analyzing Iran's defense capabilities led the Ba'ath regime to wage a full-fledge war against Iran on September 22، 1980.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین،موازنه نسبی قوا که بین ایران و عراق در قبل از پیروزی انقلاب،حاکم بود،تغییر کرده و در این شرایط حاکم بر منطقه،مصر نیز به خاطر امضای پیمان کمپ دیوید رهبری کشورهای عربی را از دست داده بود و در انزوای سیاسی کشورهای عربی به سر میبرد و غربیها و در رأس آن کشور آمریکا وقوع انقلاب اسلامی و تأثیرات ناشی از آن را برای منافع غرب، شامل:نف،ثبات کشورهای مرتجع منطقه،امنیت اسرائیل،و همچنین مقابله با نفوذ شووری،به عنوان خطری علیه نظم جهانی قلمداد میکردند و در مورد انقلاب اسلامی،چنین باور داشتند که مقابله با آن را با استفاده از زور و کلیه ابزار و وسایل مورد لزوم،نه تنها ضروری بلکه اجتنابناپذیر مینمایند(درودیان 1379:16).
براساس«نظریه انقلاب و جنگ»استیفن والت،«انتشار امواج انقلابی»کاتز،«ضد انقلاب»فرد هالیدی،«انقلابهای اجتماعی»اسکاچپل و در آخر،«نظریه توازن قدرت»والترس،یک الگوی نظری پیشنهاد داده، که چهار فرضیه:برهم خوردن نظم سیاسی منطقه،ظهور ایدئولوژی جدید انقلابی،فعالیتهای ضد انقلاب و سرانجام،شکلگیری ابهامات در روابط بین الملل را،به عنوان عوامل تأثیرگذار در وقوع جنگ ایران و عراق،درنظر گرفته،که شواهد و مدارک،موجود در اسناد مورد مطالعه،مدل نظری تحقیق را مورد تأیید دانسته بدینمعنی که،بعد از پیروزی انقلاب در ایران،نظم سیاسی سابق در منطقه از هم پاشیده و رقابت جدیدی برای تسلط بر خلیج فارس میان کشورهای رقیب شکل گرفته و همچنین،شاهد ناآرامیهایی در کشورهای منطقه و بهخصوص کشور عراق،تحت تأثیر ایدئولوژی انقلاب اسلامی بوده."