چکیده:
دغدغهء اصلی این مقاله،ارائه نگرشی اندیشهشناختی و متدولوژیک به مسأله فلسطین و کاربرد نظریه در تجزیه و تحلیل سیاست و تعامل دین و دولت است.بیش از پنج دهه فلسطین برای دولتهای اسلامی و عربی همواره یک مشکل و مسأله بوده است و پاسخهای گوناگون متفکران و دولتمردان در جهان اسلام،در تولید اندیشه سهم مهمی داشته است؟. به طوری که؛کل پروسهء پنجاهسالهء فلسطین و واکنشهای پنجاه کشور اسلامی-با دولتهای متفاوت آنها در گذر زمان-در قبال این مسأله را میتوان گونهشناسی کرد. نویسنده میکوشد تا براساس روش جستاری اسپریگنز2،مراحل مسأله بودن یا نبودن، دلیلشناسی،آرمانشناسی و راهحلشناسی،دادهها و شواهد را سازماندهی نظری کند. فرضیهء مهم از این چارچوب مفهومی این است که گوناگونی پاسخ دولتها از یک مرحله بهطور منفرد یا چند مرحله از مراحل-چهارگانهء پیشگفته-به صورت مجتمع نشان میدهد.جایگاه ایدئولوژیهای ناسیونالیسم عربی و اسلام سیاسی در حل مسألهء فلسطین و نقش آن در افت و خیز گرایشهای سیاسی؛همورزی اندیشهها با واقعیتها و منافع و نیز پویایی نگرشها و رفتارهای دولتها،درونمایهء این مقاله است.
خلاصه ماشینی:
"فلسطین برای دولتهای اسلامی و عربی همواره یک مشکل و مسأله بوده است و پاسخهای
یک سؤال بزرگ برای آنان بوده است واکنشها،موضعگیریهای فکری-سیاسی جهان اسلام
در قبال این موضوع،موجب اعتلای اندیشهء سیاسی-اسلامی گردیده است.
1. مشکلشناسی:آیا مسألهء فلسطین برای هریک از کشورهای اسلامی-عربی اساسا
رفتاری دولت ترکیه،نمونهگیری از«مسأله»نبودن مسألهء فلسطین برای آنان است تا آنجا
صدام نیز به سوی مسأله نبودن فلسطین در حرکت است.
سیاسی کشورهای مختلف این است که گوناگونی از یکی از مراحل چهارگانهء مذکور به
این کشورهای همسایه اسرائیل تلویحا تفکیک میان مسأله فلسطین و
این توجه ویژه به منافعی ملی در مواضع سوریه نیز مشهود بوده است و با چنین
«مشکل فلسطین یک مشکل اسلامی است و مشکل ملی یا ناسیونالیستی که فقط مربوط به
عربی در مبارزه با اسرائیل بوده است،در زمان سادات مسأله فلسطین را مقولهای فلسطینی
این دیدگاه دربرگیرندهء همهء دولتهای عربی ازجمله ساف است.
در این فرض مسأله فلسطین مسکوت است.
کرانهء باختری،طرح نهایی و غیر قابل تغییر است و این مناطق هرگز از کنترل اسرائیل خارج
این آرمان تشکیل کشور اسرائیل بوده است که توسط هرتسل در هر کتاب«دولت یهود»
آنچه کشورهای عربی و اسلامی را از یکدیگر جدا میسازد علل استمرار است.
یکی از محققان مسأله را براساس چنین دیدگاه حقوقی دنبال کرده است:عبد الوهاب هشیش:تعیین سرنوشت فلسطین
سال 2003،807 قطعنامه در باب مسأله فلسطین صادر شده است.
«حماس معتقد است راهحلی برای مسأله فلسطین جز جهاد نیست.
گراهام فولر الگوهای متعارض روابط ایران و اسرائیل را در دورهء محمد رضا شاه و امام خمینی بررسی کرده است."