چکیده:
برخی نویسندگان مسیحی معتقدند اگرچه حضرت مریم( در جهان مسیحیت از جایگاه والایی برخوردار است، اما هیچگاه آن حضرت را پرستش نکردهاند. از اینرو، برآناند که قرآن کریم ـ العیاذ بالله ـ نسبت ناروایی به مسیحیان وارد کرده است؛ چراکه این کتاب آسمانی، در یکی از آیات خود فرموده است که مسیحیان حضرت مریم( را خدا میدانند. این مقاله، با کنکاش در این مسئله، از یکسو با ارائه شواهدی از میان گفتههای بزرگان کلیسا و رفتار برخی مسیحیان در زمانهای مختلف، پرستش حضرت مریم( و تبلیغ و ایجاد انگیزه در میان سایر مسیحیان برای پرستش آن حضرت را ثابت میکند و و از سوی دیگر، با بررسی مفاد آیة شریفه برآن است که قرآن کریم، آنچه را که این نویسندگان ادعا کردهاند، بیان نداشته و قرآن کریم اساسا مسئلة دیگری را یادآور شده است.
Some Christian writers believe that Christians have never worshiped Mary، although she is highly respected in Christianity. Accordingly، they hold that the Glorious Qur'an - God forbid - has wrongly accused Christians ofworshiping her، because one of the Qur'anic verses says that Christians consider Mary as god. The present paper، which investigates the issue seeks، on one hand، to prove that Christians worship Mary، and propagate and encourage other Christians to worship her evidence from eminent bishops' sayings and conduct of some Christians in different periods. On the other hand، it tries، by investigating the content of aforementioned noble verse to show that the Glorious Quran does not refer to what these writers claim، rather it focuses on a completely different issue.
خلاصه ماشینی:
"قرآن کریم نمونهای از این واقعیت تاریخی را یادآور شده و در خطابی توبیخگونه به حضرت عیسی(، نارضایتی خود را از این گونه امور بیان داشته و میفرماید: «و إذ قال الله یا عیسی ابن مریم أ أنت قلت للناس اتخذونی و أمی إلهین من دون الله» (مائده: 116) برخی برآناند که ادعای قرآن کریم در این آیة شریفه، ـ العیاذ بالله ـ نسبتی ناروا به مسیحیان است؛ چرا که هیچ گاه چنین پدیدهای در جهان مسیحیت مشاهده نشده است.
بر این اساس، کلیسا این اجازه را به خود داده است که به وسیلة سنت، آموزهای را که مسیحیان اولیه، آگاهی روشنی از آن نداشتند، تصدیق کرده و آن را به عنوان باوری رسمی؛ یعنی باوری که از سوی خدا به وسیلة روح القدس برای انسان آشکار شده است، بپذیرند.
حال باید پرسید آیا در مسیحیت، گروه یا گروههایی وجود داشته است که معتقد به الوهیت حضرت مریم( باشند و او را چونان خدای واحد پرستش کرده باشند یا خیر؟ ابتدا آیة شریفهای را بیان میکنیم که مورد اعتراض مسیحیان واقع شده است؛ سپس سخن را با توجه به این آیة طرح میکنیم.
اما این مسئله چیزی نیست که به راحتی بتوان آن را از تاریخ مسیحیت پاک کرد؛ چراکه پس از پذیرفته شدن عید عروج از سوی کلیسای روم در سال 750م، به دنبال مراسم عید، پرستش مریم( به عنوان مادر خدا در حوزه کلیسای روم ـ خاصه در فرانسه ـ به تدریج رواج فوقالعادهای یافت."