چکیده:
در آموزههای دینی بر این نکته تأکید شده است که انسان باید دارای خوف و رجاء و برخوردار از همتی بلند برای گفتوگو با خدای متعال باشد. این مقام در گرو درک این معناست که خدای متعال واجد همه کمالات است و انسان موجودی است که در جوار رحمت الاهی قرار گرفته و از نعمات مادی و معنوی او متنعم است. انسانهای با همت بالا، همواره در پی قرب الاهی و همجواری با معبود سرمدی هستند. هرچند انسانها هرگز نمیتوانند حقایق متعالی را درک کنند، اما همواره باید تلاش کنند با اعمال و رفتار نیک و مرضی الاهی، خود را به جوار قرب الاهی نزدیک و نزدیکتر سازند. این مهم، در گرو درک عظمت الاهی و شناخت نقص و کاستیهایی در ظرفیت وجودی خویش است.
خلاصه ماشینی:
"به عنوان نمونه، از شمار افعال الاهی وقتی از خلق و آفرینش عالم سخن به میان میآید، برخی چون نمیتوانند خلق از عدم را تصور کنند و نمیتوانند بفهمند که چگونه با اراده خدا چیزی به وجود میآید و با اراده او موجودی معدوم میگردد، خیال میکنند که با نهاده شدن نطفه در درون رحم و تبدیل آن به جنین و رشد و نمو آن و سپس، تولد نوزاد «عمل خلق الاهی» محقق گشته است.
» 5 اما مسئله «قرب الیالله» و نزدیک گشتن به خداوند در ادیان الاهی، فراوان مطرح گردیده و سپس معنای تحریفشده آن به ادیان غیرالاهی نیز راه یافته است، تا آنجا که مشرکان و بتپرستان عصر پیامبر صلیاللهعلیهوآله بتها را مقرب در پیشگاه خداوند میدانستند و آنان را عبادت میکردند تا وسیله و واسطه تقرب آنان به خداوند گردند: «ألا لله الدین الخالص والذین اتخذوا من دونه أولیاء ما نعبدهم إلا لیقربونا إلی الله زلفی إن الله یحکم بینهم فی ما هم فیه یختلفون إن الله لا یهدی من هو کاذب کفار»(زمر: 3)؛ آگاه باشید که آیین پاک از آن خداست و آنان که جز او دوستان و سرپرستانی گرفتند، [گویند: ]ما آنها [بتان ]را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را به خدا نزدیک سازند؛ همانا خداوند میان آنان [مشرکان و موحدان ]درباره آنچه اختلاف دارند [شرک و توحید ]داوری میکند.
بر این اساس، گاهی در دعا و مناجات با خدا حالی به انسان دست میدهد که احساس میکند که نزد خداوند است و از نزدیک با او حرف میزند و با همه وجود خداوند را درمییابد و هیچ فاصلهای بین خود و خداوند احساس نمیکند."