چکیده:
پیتر برگر در مکتب پدیدارشناسی تربیت یافته است. رویکرد او در مطالعات دین، رویکردی پدیدارشناسانه است. پیتر برگر دین را نوعی معرفت اجتماعی می داند که در زندگی اجتماعی، به ویژه زندگی روزمره در جهت معنابخشی به آن ساخته و پرداخته می شود. تحقیق حاضر با رویکرد تحلیلی و نظری تلاش می کند با استفاده از آثار در دسترس، و به روش اسنادی، ضمن اشارهای کوتاه به زندگی نامه برگر و نیز اندیشه های موثر بر او، که نقشی اساسی در آراء و اندیشه های فلسفی، اجتماعی و دینی او داشته است، رویکرد برگر به دین را از منظری انتقادی بررسی کند.
Peter Burger was trained in a phenomenological school، and so his approach to the study of religion has a phenomenological character. He considers religion a kind of social understanding to which people turn in their social life especially their daily life to make it
meaningful. Making use of the works available and documentary sources، the present essay tries، to shed light through a theoretical analysis، on Burger's biography and the ideas by which he was influenced-which crystalizing his philosophical، sociological and religious thoughts in order to criticize his approach to religion.
خلاصه ماشینی:
"پیتر برگر، یک جامعهشناس است یا یک متأله؟ پرسشی که همواره برای اندیشمندان علوم اجتماعی مطرح میشود این است که به لحاظ نظم فردی و اجتماعی و حوزة تخصص، پیتر برگر یک جامعهشناس است یا یک متأله؟ در جامعهشناسی آیا جامعهشناس دین است یا جامعهشناس معرفت؟ در پاسخ به این پرسش، به طور کوتاه میتوان گفت که ورود و علایق برگر به الهیات و مباحثی که در این زمینه دارد و نیز عدم اعتماد وی به متألهین و انتقادهایی که از آنها میکرد، این شائبه را ایجاد میکند که وی در مقام یک متأله عمل میکرده است.
آیا میتوان امر قدسی را در پرانتز گذاشت و بر آن ترتیب اثر داد؟ آیا میتوان با پرانتز گذاشتن واقعیت به تجربه دینی دست یافت؟ آیا میتوان بدون اینکه از بود و نبود خدا خبر داشته باشی، او را پرستش کنی؛ یعنی در آن لحظهای که خدا را عبادت میکنی، ممکن است او را در پرانتز بگذاری؟ آیا ممکن است عاشق شد، بدون اینکه معشوقی در میان باشد؟ صرف نظر از اینکه معرفت او درست باشد یا نباشد؟ سؤال از پدیدارشناسان این است که، آیا هیچگاه و در مورد هیچ چیزی نمیتوان از بود و وجود سخن گفت؟ آیا حتی نمی توان گفت واقعیتی وجود دارد؟ آیا نمی توان گفت که اجتماع نقیضین محال است؟ آیا افق معنایی که باز می شود، هیچ چیزی را نشان نمیدهد، یا دست کم نشان از واقعیت است؟.
اما تبیین برگر از نظم اجتماعی، دین و معنای زندگی نکات قابل تامل زیادی دارد که در این مقاله به برخی از آنها اشاره شده است."