خلاصه ماشینی:
"در ذیل بعضی از انتقاداتی که بر این کتاب وارداست،شرح داده شده است: در صفحۀ 30 کتاب،نویسنده بر هماهنگیکامل روحانیت شیعه با دولت استبدادی قاجارتأکید کرده و شکلگیری فرقۀ بابیه را تحت عنوان(به تصویر صفحه مراجعه شود)تحرکات ابداعی باب،جنبشی ضداستبدادی تلقینموده و از صدر اعظم شهید ایرانی،میرزا تقی خانامیر کبیر،به خاطر سرکوب بابیه و مجازات میرزاعلی محمد باب انتقاد کرده است؛زیرا با سرکوببابیه سبب شد حاکمیت قاجار استمرار،وهمزیستی مسالمتآمیز روحانیان و حکومت قاجارتداوم یابد.
بهتر بود آفاری،در عبارت بالا،این نکته رانیز توضیح میداد که سیاستهای به اصطلاح«مردم ناپسندانه»(که وی،شیخ را به حمایت ازادوارد براون «انقلاب مشروطیت ایران» (به تصویر صفحه مراجعه شود)خادم حسین موسوی -هرچند کتاب انقلاب مشروطیت ایرانا زکتابهاب مشهور مشروطیت به شمار میآید ومسائلی همچون رعایت ترتیب زمانی در بیانوقایع و تحولات نهضت مشروطیت میتوانستآن را بااهمیت سازد،رنگ ژورنالیستی این کتابو مواردی دیگر سبب خدشهدار شدن مطالب آنو بیاعتمادی به این اثر شده است.
پس از پیوستن شیخ فضل الله به علمایمشروطهخواه،در واقعۀ مهاجرت کبری نیز،بهبهانی و طباطبایی در ادامۀ سیاست کسبحمایت و هرماهی شیخ فضل الله،با اظهارکوچکی و اطاعت از وی،برای جلب رضایت خاطراو بسیار کوشیدند و حتی طباطبایی به شیخاظهار کرد:«در تهران هر طریقی که میل شما آنها متهم کرده است»به همان برنامۀ«اصلاحاتمالی»عین الدوله برای«توازن دخلوخرجدولتی»در کشوری اشاره میکند که ولخرجیهاو وامستانیهای صدر اعظم پیشین(امنی السلطان)،آن را در آستانۀ سلطۀ اقتصادی و سیای استعماربر ایران قرار داده بود و باید برای حفظ استقلال وآزادی این سرزمین،پیش و بیش از هر اقدامی،سریع وقاطع دربارۀ آن چارهچوبی و کارسازیمیشد."