چکیده:
در بیشتر جوامع به علت مجموعه ای از عوامل نظیر از خود بیگانگی، فقدان سرمایه ی اجتماعی، وجود رسانه های انتقادی و یا میزان پاسخ گویی نهادها و سازمان های عمومی، میزان اعتماد به دولت و سازمان های تابعه کاهش یافته است. اما بررسی ها نشان می دهد که برخی عوامل محیطی نظیر سطح اعتماد اجتماعی نیز در این میان موثر است. در این مقاله پس از مروری بر ادبیات اعتماد، تاثیر عوامل راهبردی محیطی را در افزایش یا کاهش اعتماد عمومی به دولت و سازمان های دولتی و نیز اعتماد سیاسی مورد ارزیابی قرار می دهیم. لذا هدف این مقاله، مطالعه و بیان نقش عوامل استراتژیک محیطی در اعتماد سیاسی است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعات آن از ابزار پرسشنامه و برای بررسی و تحلیل فرضیات آن از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL استفاده شده است. سازمان های دولتی و غیردولتی شهر تهران جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دهند که نمونه ی آماری (مشتمل بر چند سازمان دولتی و خصوصی) از میان جامعه ی آماری فوق انتخاب و پرسشنامه ی نهایی در میان آن ها توزیع شد. یافته های نهایی پژوهش، وجود رابطه ی معنادار میان مولفه های مهم محیط راهبردی از یک سو و سطح اعتماد عمومی از سوی دیگر را تایید می کنند. باتوجه به مغفول ماندن نقش عوامل راهبردی محیطی در اعتماد عمومی به دولت و نهادهای سیاسی، پژوهش حاضر تلاش داشته با تاکید بر نقش مهم این دست متغیرها، الگویی توسعه یافته و جامع را برای عوامل راهبردی موثر بر اعتماد عمومی به دولت در کشور ایران طراحی کند و از این جهت به گسترش و تکمیل مرزهای دانش موجود در این حوزه کمک خواهد نمود.
خلاصه ماشینی:
براین اساس ، مقاله ی حاضر در پی پاسخ به پرسش های زیر است : عوامل راهبردی تأثیرگذار بر سطح اعتماد عمومی به دولت کدامند؟ آیا میتوان یک مدل نظام مند از چنین عواملی را به جامعه ی علمی پیشنهاد داد؟ هر یک از این عوامل چگونه و تا چه میزان ، اعتماد سیاسی ٣را متأثر میسازند؟ ٢.
در زمینه ی عوامل تبیین کننده ی اعتماد سیاسی، چند پیشینه ی نظری متفاوت موجود است که یکی از مهم ترین آن ها، نحوه ی عملکرد بوروکراسیهای دولتی را مد نظر قرار میدهد تا مشخص سازد چگونه عملکرد نظام اداری در جلب اعتماد عمومی میتواند در نوع نگرش مردم نسبت به حاکمان سیاسی مؤثر باشد.
با درنظرگرفتن نتایج حاصل از بررسی ضرایب مسیر و مقدار آماره T برای مدل مفهومی نهایی پژوهش ، فرضیه ی اصلی شماره ٣ تأیید و این نتیجه حاصل شد که عوامل راهبردی محیطی ازطریق متغیر میانجی اعتماد عمومی به دولت و نهادهای عمومی، بر میزان اعتماد سیاسی مؤثرند.
در هرصورت باتوجه به نتیجه ی به دست آمده از آزمون این فرضیه لازم است در محاسبه ی سطح اعتماد عمومی به دولت و سازمان های دولتی توجه خاصی نسبت به وضعیت عوامل استراتژیک محیطی در جامعه معطوف شود و صرفا بر نتایج مستقیم عملکرد نهادهای دولتی تمرکز نگردد.
Norris, Pippa, 1999, “Critical Citizens, Global Support or Democratic Governance”, Oxford: Oxford University Press 7.
Newton, Kenneth, 2007, "Social and Political Trust", In The Oxford Handbook of Political Behavior, edited by R.
1999, "Social and Political Trust in Established Democracies", In Critical Citizens.
1997, Modernization and Post modernization, Cultural, Economic, and Political Change in 43 Societies, Princeton: Princeton University Press 22.