چکیده:
روزی که دانته نام کمدی را بر اثر خود نهاد، معنی آن با آنچه امروز به کار م یرود، متفاوت بود. سیصد سال بعد، خود ایتالیایی ها به منظور قدرت بخشیدن و پیونددادن با ماوراءالطبیعه، نام «الهی » را بر آن افزودند. دانته تدوین کتاب را از سال 1307 م. آغاز کرد. اثر دانته سه بخش یا سه مجلد دارد: اول بخش دوزخ، دوم برزخ )یا به عبارت دیگر، محل پاک شدن از گناهان( و قسمت سوم بهشت. مجموعه اثر او را یکصد سرود تشکیل می دهد. هر سرود دارای بندهایی با سه مصراع است که به تفاوت از صد و ده تا صد و شصت مصراع را شامل می شود. هر بخش دارای ده طبقه است: طبقات نه گانه جهنم و یک طبقه مقدماتی آن؛ طبقات هفت گانه برزخ به همراه جزیره برزخ، طبقه مقدماتی آن و بهشت زمینی؛ طبقات نه گانه بهشت و قسمت عرش اعلا.
Dante’s “Comedy” has three sections or volumes. The first section is the hell، the second one is the purgatory (in other words a place for being purified from sins) and the third is the heaven. Her book involves one hundred rhymes. Every section (volume) consists of ten layers.
There are two special numbers in this book; one of them is 3 which is a symbol of trinity and the other is 10 which is a symbol of unity. Dante’s trip starts from the hell then goes to the purgatory and purifies himself; finally، he moves to the heaven. “Ardavirafnameh’’ is one of the writings which had a great influence on Dante. Ardaviraf is a Zoroastrian person who reports his seven-day fanciful trip about what he has seen.
خلاصه ماشینی:
"حتی سلطان ولدنیز در زمینۀ معراج مطالبی دارد: {Sپس اگر جبریل آید از سما#بر زمین هر لحظه پیش مصطفی#یا رود بر آسمانها مصطفی#هر نفس بالا به پرهای ولا#هین،مدار این را ز عقل خویش دور#گر تو داری در درون یک ذره نورS}(ربابنامه،ص 243) در قرآن مجید نیز به صراحت از افلاک هفتگانه سخن میرود(مؤمنون17/،ملک3/،نبأ712/انبیا /33،صافات6/)برای نمونه:«او خدایی است که همۀ موجودات زمین را برایشما خلق کرد،پس از آن به خلقت آسمان نظر گماشت و هفت آسمان را بر فراز یکدیگربرافراشت.
اگرچه گلشن راز در همان روزگاری سروده شد که کمدی الهی تدوین میشد،ولی بههر صورت،این توارد میتواند نشانۀ وجوه مشترک طبیعی بین شرق و غرب باشد: &%00603JTAG006G% {Sتفکر کن تو در خلق سماوات#که تا ممدوح حق گردی در آیات#ببین یک ره که تا خود عرش اعظم#چگونه شد محیط هر دو عالم#از او در جنبش اجسام مدور#چرا گشتند؟یک ره نیک بنگر#به هر روز و شبی این چرخ اعظم#کند دور تمامی گرد عالم#وزو افلاک دیگر هم بدینسان#به چرخ اندر همی باشند گردان#ولی برعکس دور چرخ اطلس#همی گردنده این هشت مقوس#معدل کرسی ذات البروج است#که او را نه تفاوت،نه فروج است#به هفتم چرخ کیوان پاسبان است#ششم بر جیس را جا و مکان است#بود پنجم فلک مریخ را جای#به چارم آفتاب عالم آرای#تو گویی هست این افلاک دوار#به گردش روز و شب چون چرخ فخار#هر آنچه در زمان و در مکان است#ز یک استاد و از یک کارخانه است#عناصر آب و باد و آتش و خاک#گرفته جای خود در زیر افلاکS}(شبستری،1365:76-75) صفت دوار را دانته نیز برای چرخ به کار برده است."