چکیده:
ادبیات تطبیقی نوعی فعالیت در حوزه نقد نقد ادبی محسوب م یشود که در آن، ادبیات در مفهوم کلی آن مقایسه و درباره تلاقی ادبیات در دو یا چند فرهنگ و زبان مختلف پژوهش می شود. در بررسی تطبیقی آثار، می توان به چگونگی تاثیر و تاثر دیدگاه های فکری و نقاط وحدت اندیشه بشری در زمینه های مختلف پی برد. در مقاله حاضر نخست مفاهیم و تعاریف کلی ادبیات تطبیقی و مبانی آن بیان شده است. سپس از دیدگاه محتوایی و ساختاری، درون مایه های آثار صمد بهرنگی، منتقد و نویسنده ادبیات کودک در ایران و شل سیلورستاین، شاعر و نویسنده ادبیات کودک در امریکا را بررسی کرده ایم. نقاط اشتراک و افتراق این دو نویسنده از لحاظ فضای زمانی و مکانی، نگرش قالب، تطابق ساختاری، شخصیت پردازی و دیگر عوامل به اجمال بررسی و تحلیل شده است. گرچه ممکن است این دو نویسنده اثر مستقیم بر یکدیگر نداشته باشند، از نظر توارد می توان وجوهی مشترک در بین آنها یافت و این امر سبب می شود تا ما دو نویسنده را دریابیم و تلاقی افکار آن دو را در حوزه های خاص بررسی کنیم.
The present article first surveys the general concepts of comparative literature and its principles and then works on the themes of Behrangi- Iranian children’s writer- and Silverstein’s writings-American children’s writer.
Differences and similarities of these two writers، their different times and places of living، and the characters they use in their writings have been surveyed in this article.
خلاصه ماشینی:
"E} بررسی تطبیقی اشعار بدر شاکر و نیما یوشیج دکتر علی رضا محمد رضایی استادیار-دانشگاه تهران-پردیس قم سمیه آرمات کارشناس ارشد زبان و ادب عربی چکیده {IBنیما یوشیج و بدر شاکر السیاب،دو شاعر نوگرا و متجددند که درعین بعد مکانیو زمانی،روحیات مشابه و زبان شعری یکسان دارند،هر دو در روستا و دامانطبیعت بزرگ شدهاند و برای ادامۀ تحصیل،وطن و دیار خود را ترک کردهاند.
بنابراین نیما یوشیج و بدر شاکر نیز برای بیان احساسات و عواطف خوشی،زبان رادگرگون کردند و از کلمات و ترکیبات تازه بهره گرفتند؛تا جاییکه در بیان دردها و فقر وگرسنگی مردم،دارای زبانی بودند؛گویی یکدیگر را میشناختند و صدای هم رامیشنیدند،زیرا در برخی اشعار این دو شاعر سنتشکن،موضوع و عنوان شعر یکیاست؛بهطوریکه در اشعار«رساله،رثاء جدتی،فی اللیل،اسمعه یبکی و دار جدی»از بدرشاکر و اشعار«نامه،پدرم،در شب تیره،آنکه میگرید و عمارت پدرم»سرودۀ نیما،اینهماهنگی،بهخوبی مشاهده میشود.
اما با اینکه عنوانهای شعری مشابه است،مضمون و محتوا و زبان شعر در بسیاری ازجهات متفاوت است،زیرا زبان بدر شاکر،سرشار از احساس،و ساده و صمیمی است،درحالیکه زبان نیما یوشیج،نمادگونه است و میتوان معانی متفاوتی را از کلمات به کاررفته در آن،برداشت کرد.
بدر شاکر نیز در دیوان انشودة المطر،در بسیاری اشعار،از واژههای تازه ازقبیل اسمشهر و روستای محل زندگی خود،«عراق و جیکور»و همچنین نام«بویب»،همان رودیکه همواره یادآور خاطرات دوران کودکیاش است،استفاده کرده و جایگاه ادبی خاصی بهآنها بخشیده است.
ازاینرو برای هر گروه سنی کودک یانوجوان از متنها و موضوعها و زبان و بیان درخود فهم و درک آنها استفاده میشود؛دوم،آنکه به رشد و پرورش شخصیت خواننده کمک میکند و به این نکته توجه دارد که دورانکودکی و نوجوانی،مهمترین سالهای شکلگیری و پرورش احساس و اندیشه است."