چکیده:
این تحقیق با هدف ارزیابی و تحلیل نقش رهبری، فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی در ارتقای عملکرد دانشکده های کشاورزی و تبدیل آنها به سازمانهای یادگیرنده انجام شده است. تحقیق به روش تحلیل همبستگی و از نوع تحلیل ماتریس واریانس - کوواریانس صورت گرفته و جامعه آماری آن شامل اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشکده های کشاورزی دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. نمونه های مورد مطالعه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 329 نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی با روش تعیین ضریب میانگین واریانس استخراج شده و برای تعیین پایایی از روش پایایی مرکب استفاده شده است. مقادیر روایی و پایایی حاکی از مناسب بودن پرسشنامه برای گردآوری داده های تحقیق است. داده های گردآوری شده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و با بهره گیری از بسته نرم افزاریLisrel، 8.50 تحلیل شدند. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین مؤلفه های زمینه ای (فرهنگ سازمانی یادگیرنده و رهبری تحول آفرین) و مؤلفه فرایندی (یادگیری سازمانی) است. مجموع این دو مؤلفه زمینه ای 3/87 درصد از تغییرات واریانس متغیر فرایندی را تبیین می کند. همچنین، بین مؤلفه فرایندی و عملکردی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد که 36 درصد از تغییرات واریانس عملکرد دانشکده کشاورزی به وسیله مؤلفه فرایندی یادگیری سازمانی تبیین می شود. بنابراین، با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت که وجود رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی یادگیرنده در دانشکده های کشاورزی با تاثیر بر فرایند یادگیری سازمانی ضمن بهبود عملکرد این دانشکده ها، مسیر تبدیل شدن آنها به سازمانهای یادگیرنده را فراهم می کند.
خلاصه ماشینی:
",1995;Fremerey,1999; Neffee,2001;Willcoxson,2001;James,2003;Hoveyda,2007) و همچنین،مطالعات صورت گرفته در حوزه یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده،دو مؤلفه فرهنگ سازمانی یادگیرنده{P10P}و رهبری {P(8) Participatory Leadership P} {P(9) Team Learning P} {P(10) Learning Organizational Culture P} تحولآفرین{P11P}به عنوان عوامل زمینهای تأثیرگذار بر فرایند یادگیری سازمانی در دانشکدههای کشاورزی بررسی شدهاند.
در این حالت،نقش رهبری تحولآفرین فراهم آوردن شرایط لازم برای شناخت و فهم پیچیدگیهای درونی و بیرونی از طریق کسب دانش،شفافتر ساختن آرمانها و توسعه مدلهای ذهنی مشترک از طریق کمک به انتشار و اشتراک دانش و ایجاد تحول در رویههای عملیاتی مرکز از طریق توجه به دیدگاههای جدید و کاربردی کردن دانش کسب شده توسط اعضای هیئت علمی،دانشجویان و کارکنان است؛به عبارت دیگر،در این مراکز آموزشی رهبر باید یک مدیر دانشی{P22P}باشد ؛(Marquardt,2002) یعنی همکاران خود و اعضای دانشکده را برای کسب،ذخیره و توزیع دانش در درون و بیرون از دانشکده تشویق کند و همانطور که سنگه بیان داشته است،رهبر باید ضمن طراحی فرایند یادگیری سازمانی،به خلق نیازهای زیربنایی به منظور حمایت از این فرایند کمک کند .
{P(32) Organizational Learning P} {P(33) Transformational Leadership P} {P(34) Learning Organizational Culture P} {jاسکنj} بحث و نتیجهگیری در این پژوهش نقش رهبری تحولآفرین و فرهنگ سازمانی یادگیرنده به عنوان دو عامل مهم تأثیرگذار بر فرایند خلق و کسب دانش،انتشار و اشتراک کسب شده و کاربرد این دانش به منظور ارتقای عملکرد درون دانشکده و همچنین،رفع نیازهای بخش کشاورزی بررسی و تحلیل شد."