چکیده:
در گذشته ماموریت اصلی پلیس مبارزه با مجرمان و اخلال گران اجتماعی بوده است. در رویکرد نوین از عملکرد پلیس در وهله اول بر پیشگیری از جرم، سپس مبارزه با جرم و بی قانونی تاکید می شود. پیشگیری موضوعی است که با رفتار فرهنگی اجتماعی مردم مرتبط است؛ بنابراین در ماموریت های نوین پلیس قلمرو نوینی از روان شناسی بالینی با عنوان روان شناسی اجتماع نگر معنا می یابد. روان شناسی اجتماع محرو به سبب داشتن کارکردهای فرافردی با وظایف پلیس کارآمد، ارتباطی نزدیک دارد. هدف این گرایش نوین از روان شناسی بالینی علاوه بر شناخت رفتارهای فردی و اجتماعی مردم، پیشگیری از بروز رفتارهای آسیب زا و نشان دادن عواملی است که چه بسا در این زمینه موثر باشد. نویسندگان در این مقاله تلاش کرده اند تا ارتباط و کاربردهای این قلمرو دانشی در پلیس را بررسی کنند.
خلاصه ماشینی:
"درحقیقت در گرایش نوین یاد شده اتفاقی ویژه به قابلیتهای مثبت اشخاص و Neuman Leblanc Barling Gordon Community Psychology Phares Orford محیط میشود، نه ضعفها و نقایص درونی هر یک؛ ایسکو 1 (1982) دراین زمینه میگوید: روانشناسی اجتماعنگر رشتهای نیست که بر بیماران روانی یا درمان انفرادی تأکید کند، بلکه رشتهای است که محوریت آن را پیشگیری تشکیل میدهد؛ هابس 2 (1964) نیز در مقالهای متذکر شده است که امور اجتماعی و محیطی به کنترل، مراقبت و خدمات روانی خاص افراد نیاز دارد، بنابراین اقدامات پیشگیرانه در پلیس (به معنای ممانعت از شکلگیری جرم یا رفتارهای آسیبزا و کنترل به هنگام آنها) با این محوریت معنا مییابد.
درواقع این حوزه کمک میکند تا رویارویی پلیس با مردم، موقعیتهای اجتماعی و فرهنگی هرچه نزدیکتر و واقعیتر شود؛ بنابراین حوزة عملیاتی این رشته در پلیس را میتوان در شکل زیر نشان داد: شکل شمارة (1): حیطههای کاربردی روانشناسی اجتماعنگر در پلیس / نقش تربیتی: معمولا ما انتظار داریم که حوزههای رسمی همچون آموزش و پرورش، متولی امر تعلیم و تربیت باشند، اما واقعیت این است که امور مربوط به حقوق، قانون (رفتارهای احترام به قانون) باید از دیگر مجاری تعلیم و تربیت، که پلیس یکی از آنان است پدید آید."