چکیده:
کتاب «البرهان فی علوم القرآن» تالیف بدرالدین محمد بن عبدلله زرکشی، یکی از با ارزشترین منابع علوم قرآن میباشد که به دست ما رسیده است. کم توجهی به این منبع علوم قرآنی در میان دانشمندان معاصر علوم قرآن، علیرغم محتوای غنی آن، اهمیت و ضرورت تحقیق و شناخت و معرفی این اثر ارزشمند، به طور تخصصی و روشمندانه را بر ما روشن میسازد.
این پژوهش به دنبال آن است که به تبیین جایگاه و اهمیت کتاب البرهان به عنوان یک منبع اصلی در رشته علوم قرآن پرداخته تاثیرات آن بر آثار پس از خود را بررسی نماید. همچنین تلاش دارد تا روش زرکشی در بیان نظرات و آراء مختلف وی را استخراج کرده و از این رهگذر روش این تفسیری وی را تبیین نماید.
نگارنده در این مقاله پس از معرفی اجمالی مولف، گزارشی مختصر از کتاب را به منظور آشنایی هرچه بیشتر خواننده ارائه میکند، سپس به بررسی تاثیرات و نحوه مطرح کردن مباحث و ترجیحات در البرهان میپردازد، و سپس با مقایسه روش و محتوای این کتاب با کتاب «الاتقان فی علوم القرآن» سیوطی، در نهایت طرح پیشنهادی خود را درباره چینش انواع ذکر شده در کتاب البرهان از دیدگاه و منظری نو و در قالبی جدید بیان میکند.
خلاصه ماشینی:
"انواع اضافه شده به کتاب الاتقان شماره نوع موضوع شماره نوع موضوع 2 الحضری و السفری 34 کیفیة تحمله 3 النهاری و اللیلی 42 قواعد مهمة یحتاج المفسر الی معرفتها 4 الصیفی و الشتائی 45 خاصة و عامة 5 الفراشی و النومی 46 مجمله و مبینه 6 الارضی و السمائی 49 مطلقه و مقیده 10 ما نزل علی لسان بعض الصحابة 50 منطوقه و مفهومه 11 ما تکرر نزوله 55 الحصر و الاختصاص 12 ما تأخر حکمه عن نزوله، و ما تأخر نزوله عن کلمه 56 الایجاز و الاطناب 13 ما نزل مفرقا و ما نزل جمعا 67 اقسام القرآن 14 ما نزل مشیعا و ما نزل مفردا 69 الاسماء و الکنی والالقاب 15 ما انزل منه علی بعض الانبیاء و ما لم ینزل منه علی احد قبل النبی(ص) 71 السماء من نزل فیهم القرآن 74 مفردات القرآن 21 العالی و النازل 78 شروط المفسر و آدابه 29 بیان الموصول لفضا، المعضول معنی 79 غرائب التفسیر 30 الامالة و الفتح و ما بینهما 80 طبقات المفسرین این تفاوت بدان معنا نیست که زرکشی از ذکر همه این انواع غفلت ورزیده، بلکه هر یک از آنها را در ضمن نوع دیگر بیان داشته و این، بدان جهت است که علوم قرآنی با هم تداخل و برخی از آنها با برخی دیگر ارتباط و پیوند دارند و سیوطی هنگامی که این انواع را افزون کرده، چیزی که بتوان آن را مطلب بدیعی در علوم قرآن به شمار آورد، ذکر نکرده است."