چکیده:
مقدمه: فقر یکی از خطرناک ترین پدیده های اجتماعی است که می تواند حیات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یک ملت را تهدید کند. با توجه به این که فقر در کشورهای در حال توسعه به صورت گسترده و شدید بروز یافته است، توجه به این پدیده لازم و ضروری می باشد. از سوی دیگر، فساد یک علت فقر و یک مانع برای ریشه کن کردن موفق فقر است که می تواند اقدامات کشورهای مختلف را به منظور کاهش فقر بی نتیجه سازد. پدیده فساد، مانعی پایدار در جهت اقدامات و تلاش های انجام گرفته توسط کشورها در زمینه تغییرات سیاستی، اقتصادی و اجتماعی برای رسیدن به اهداف مطلوب آن ها تلقی می گردد. بررسی ها نشان می دهد فساد در تمام کشورهای جهان، حتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته وجود دارد؛ اما این پدیده در برخی از کشورهای در حال توسعه که ساختارهایی سست و آسیب پذیر دارند، به مراتب زیان بارتر است؛ زیرا اثرات مخربی بر حقوق مالکیت، قوانین و انگیزه های سرمایه گذاری داشته و می تواند به کاهش رشد اقتصادی منجر شده و درنتیجه فقر را به مرور زمان گسترش دهد. این در حالی است که خود فقر می تواند سبب بروز و گسترش فساد شود. راه های ارتباط فقر با فساد متعدد و بی شمار است و اگرچه این رابطه در مطالعات زیادی مورد بررسی قرار گرفته، اما این سوال که آیا یک رابطه علی بین فساد و فقر براساس مدل داده های ترکیبی وجود دارد یا نه؟، کم تر مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر، اکثر مطالعاتی که رابطه بین فقر و فساد را بررسی کرده اند، ممکن است به نتایجی در زمینه علیت بین آن دو تنها براساس مدل هایی که همبستگی را نشان می دهند، دست یافته باشند. بنابراین توصیه های سیاستی برای مبارزه علیه فقر و فساد به تنهایی می تواند نگران کننده باشد. با در نظر گرفتن این محدودیت، تحقیق حاضر جهت بررسی رابطه علی گرنجری بین فقر و فساد [1] انجام گرفته است. روش: در مقاله حاضر با استناد به اطلاعات و آمار موجود، از روش تخمین [2] GMM و تمرکز بر قابلیت فقر با استفاده از شاخص فقر انسانی HPI) ( [3] که تصویر دقیقی از وضعیت فقر جامعه را به دست می دهد، برای نمونه ای شامل 120 کشور در حال توسعه و دوره زمانی 2006ـ1998 استفاده شده است. یافته ها: یافته های تجربی نشان می دهد که فقر و فساد هم سو با هم و در یک جهت حرکت می کنند. به عبارت دیگر، رابطه علی بین آن ها یک رابطه علی دو طرفه است. نتایج: نتیجه سیاست گذاری این مقاله آن است که استراتژی های کاهش فقر و مبارزه با فساد باید مکمل یکدیگر بوده، تلاش در جهت کاهش فقر به وسیله اقدامات جدی برای کاهش فساد دنبال گردد.
خلاصه ماشینی:
"چنانچه عملکرد اقتصادی کشوری در سطح پایین بوده و یا این که سیاست آنکشور بر پایۀ استبداد و دیکتاتوری قرار گرفته و یا زمانی که برخی از افراد چه از لحاظنژادی و قومی،مذهبی یا اقلیتی مورد تبعیض قرار گیرند بهطور حتم در آن کشور فقر وفساد به صورت فزایندهای رشد کرده و حالت اپیدمی به خود میگیرد گسترش و شیوععارضۀ فساد در هر جامعهای دارای آثار و پیامدهای ناگوار بسیاری است.
این تحقیق جهت بررسی رابطۀ علیگرنجری بین فقر و فساد انجام گرفته است که در آن از روش تخمین MMG و تمرکز برقابلیت فقر با استفاده از شاخص فقر انسانی )lPH( که تصویر دقیقی از وضعیت فقر جامعهرا به دست میدهد،استفاده شده است.
مارو{o3o}(2002)در مطالعۀ خود از ترکیب دو شاخص فساد و رگرسیون چند متغیره درنمونهای شامل 106 کشور نشان میدهد که سطح بالای فساد با کاهش سرمایهگذاری،{o(1)- tropeR laniF,erutaretiL tneceRfo wiveR A:ytrevoP dna noitpurroC.
درتحقیقی که از 54 کشور دارای برنامههای استراتژی کاهش فقر{o5o}به عمل آمد این نتیجه{o(1)- madlap dna detsuH o} {o(2)- yyarK dna ralloD o} {o(3)- ledoM ecnanrevoG o} {o(4)- la te dna cirE dnywtehC o} {o(5)- )PSRP(srepaP ygetartS noitcudeR ytrevoP o} &%04605EFRG046G% حاصل شد که میان فقر زدایی و حمکرانی خوب رابطۀ نزدیکی برقرار است و استراتژیمقابله با فساد بدون استثنا در تمام برنامههای فقر زدایی وجود دارد.
از آن جا که ممانعتهای سیاس،اقتصادی و اجتماعی در بالاترین میزان خود برای افراد فقیر وجوددارد،بنابراین آنها اغلب مجبور به توسل به شیوههای فاسد بوده و این امر چالشی بزرگبرای توسعۀ جامعه خواهد بود جهت اعمال سیاستهای ضد فساد فقرگرا{o1o}،توجه بهسرمایههای اجتماعی،سیاسی و فرهنگی در تجزیه و تحلیل فقر،لازم و ضروری است."