چکیده:
هر جنایتی که در جامعه رخ می دهد، هرچند کوچک، ابتدا جامعه را به خطر می اندازد و موجب بی نظمی و ایجاد ناهنجاری در جامعه شده و در وهله دوم در اذهان مردم برای مجنی علیه احساس ترحم می کند. اگر این جنایت را در کودکان تصویر کنیم، انتظار ما از جامعه این است که به سرعت آن را حل و فصل کند. تحقیق ما در مورد بزهکاری اطفال و مجرم نمودن صغار نیست، بلکه چگونگی وقوع جرایم علیه اطفال جامعه و به عبارتی عواملی است که موجب می شود اطفال قربانی جرم و بزه دیده شوند. انواع آزار و جرایم علیه آن ها؛ جایگاه کودک آزاری در قوانین جاری و راهکارهای مبارزه با این پدیده نیز مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است. کودک آزاری امروز در غالب کشورهای جهان مورد بررسی قرار می گیرد، به نحوی که در کنار دادگاه های اطفال سازمان های مجهزی به منظور کمک و حمایت نسبت به کودکانی که مورد ...
When a crime occurs in society، albeit small، first it endangers the society and creates chaos in the society; in the second place، it make people feel pity for who was assaulted. If the victims are children of the community، we expect it to take action very quickly. This research is not about juvenile delinquency and not to criminalize children but to scrutinize how the crimes are performed against children. Also، social factors making children as victims of crime، all kinds of crimes and harms against children، the status of child abuse in current laws as well as several strategies to stop this phenomenon are discussed and studied. Today the issue of child abuse in most countries is examined in a way that all courts are equipped to be assisted by the professional children's organizations to support oppressed children under the oppression of their parents، guardians and trainers. Also in our country the Protection Law supporting parentless children in year 1974 was approved but was not effective for the children who are under the custody of their parents but practically are neglected by them and the society.
خلاصه ماشینی:
سؤال مشخص آن است که آیا انسان در مراحل سـه گانـه در برابـر جـر ایم و اعمالش مسئول است و کیفر می گردد؟ بی شک کودک در مرحله اول مسئولیت کیفـر ی ندارد و هیچ یک از انواع مجازات ،اعم از حدود، قصاص ، تعزیـ رات (عراقـ ی ، ١٤٠٨ق ، ص ٩) و تأدیب بر وی اجرا نمی شود؛زیرا در این مرحله به تشیخص امور قـادر نیسـت و به اهدافی که در اجرای مجازات ها مورد نظـر اسـت ،توجـه نـدارد (محقـق کمپـا نی ، ١٤١٢ق ، ج ٢،ص ٣٩٤).
٢. مورد دوم تأدیب ،در تخلف از اموری است که قوانین شرع ،انجام دادن یـ ا تـرک آن از سوی صبی را به عنوان حکم استحبابی برشمرده است ؛مانند این که طبق روایـ ات به اولیای اطفال امر شده است که از هفت سالگی و بعد از آن ،آن هـا را بـه انجـام دادن نماز و روزه ، ادای اسلام و به طور کلی اجرای آداب و رسوم دینی که بـر پا یـ ه عقـل و منطق استوار است ،وادار سازند و در صورت مخالفت به وسیله ضرب ،آن ها را تأدیـ ب نمایند (حر عاملی ، ١٣٨٨ق ، ج ٣،ص ١٣).
بـه عبارت دیگر،تأدیب ،تعزیری است که از تعزیر اشخاص بالغ و عاقل خفیف تر باشـد و به عنوان مجازات اطفالی که به مرحله بلوغ نزدیک هستند و نیز آن دسته از مجانینی کـه اجمالا قدرت تشخیص دارند،در نظر گرفته شده اسـت .