خلاصه ماشینی:
"»72 دانشمندان اسلامی اعتقاد داشتند که یکی از اثرات سختی و شدت و بلا،ظاهر شدن گوهر وجودی انسان است و عناصر قابل از سختیها کمال مییابند و رشد میکنند و نیرومندتر میگردند،از ضعیف به قوی و از پست به عالی و خام به پخته بدل میگردند، مولوی در ابیاتی به همین نکته تمثیلوار اشاره میکند: هست حیوانی که نامش اسغر است کو به زخم چوب زفت و لمتر است تا که چوبش میزنی به میشود او ز زخم چوب فربه میشود نفس مؤمن اسغری آمدیقین کو بزخم رنج،زفت است و سمین زین سبب بر انبیا رنج و شکست از همه خلق جهان افزونتر است تا ز جانها جانشان شد زفتتر که ندیدند آن بلا قومی دگر در مثال دیگری،مولوی،افراد سختی کشیده را تشبیه به پوست دباغی شده کرده میگوید: پوست از دارو بلاکش میشود چون ادیم طائفی خوش میشود گر نه تلخ و تیز مالیدی در او گنده گشتی ناخوش و ناپاک بو آدمی را نیز چون آن پوست دان از رطوبتها شده زشت و گران تلخ و تیز و مالش بسیار ده تا شود پاک و لطیف و بافره ور نمیتانی رضا ده ای عیار که خدا رنجت دهد بیاختیار (به تصویر صفحه مراجعه شود) که بلای دوست تطهیر شماست علم او بالای تدبیر شماست بر مبنای اعتقاد به نقش سختیها در جهت تکامل فرد،دانشمندان مسلمان در تربیت کودک،مربیان را به سختی دادن و در رنج پروردن طفل توصیه میکردند، خواجه نصیر در این باره میگوید:«و در الوان اطعمه ترغیب نیفکنند بلکه به اقتصار بر یک طعام مایل گردانند و اشتهای او را ضبط کنند تا بر طعام ادون اقتصار کند و به طعام لذیذتر حرص ننمایند و وقت،وقت نان تهی خوردن عادت کند و..."