چکیده:
در این پژوهش، ضمن ارائه تصویری روشن از فرآیند حضور بانک های خارجی در یک کشور، با تدوین یک الگوی بهینه یابی در سطح یک بانک و با استفاده از نظریه پورتفوی سرمایه گذاری مارکوویتز، الگوی نظری قابل اتکایی را برای تحلیل سرمایه گذاری خارجی بانک ها ارائه می دهیم. برای آزمون فرضیه های مختلفی که در زمینه علل ورود بانک های خارجی مطرح است، در ادامه یک الگوی داده های تلفیقی تنظیم شده و با استفاده از داده های 30 کشور در مقطع زمانی 10 ساله، به بررسی تجربی موضوع پرداخته ایم. آزمون های تشخیص در زمینه ایستایی متغیرها در داده های تلفیقی نیز در این پژوهش به عنوان یک جنبه تجربی جدید در کارها مد نظر قرار داده ایم. نتایج بررسی تجربی نشان می دهد که فرضیه تعقیب مشتریان به عنوان مهم ترین فرضیه در زمینه توضیح سرمایه گذاری بانک های خارجی تایید می شود. از این رو پیش بینی می شود که در صورت عدم حضور شرکت های خارجی درون یک کشور نمی توان به صورت معناداری انتظار افزایش بانک های خارجی را داشت. در واقع، حضور شرکت های خارجی در یک کشور اولا از یک سوی باعث می شود که بانک های خارجی برای تامین مالی و ارائه خدمات به مشتریان خود در تعقیب مشتریان به کشور دیگر وارد شوند. ثانیا حضور شرکت های خارجی در یک کشور به معنی ورود بسترهای مناسب برای فعالیت خارجیان است که بدین ترتیب می تواند علامتی مناسب برای ورود بانک های خارجی باشد.
It is argued that foreign banks entry can improve the process of development by technology transfer and access to new international funds. This paper investigates factors affecting foreign banks entry. The theoretical model is based on Markowitz portfolio model، in which a bank decides to invest on “portfolio of countries” according to their potential country risk and return. To test various hypotheses، we construct a panel data model for 10 year across 30 countries. The results confirm the “follow up” theory: banks follow their clients to meet their needs in another country. The policy implication for authorities is that in order to attract foreign banks، they may consider participation of foreign companies in other industries. Banks are expected to automatically follow their clients and open up new branches at that country.
خلاصه ماشینی:
"اما پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه می توان جذب سرمایه گذاری خارجی در زمینه بانکداری را افزایش داد؟ برای پاسخ بـه این پرسش باید پرسش دیگری را مطرح نمود که اساسا عوامل مؤثر بر جذب بانک هـای خـارجی برای حضور در سیستم بانکی هر کشور چیست ؟ به منظور پاسخ به این پرسش با اندکی تغییر زاویه دید به موضوع -که اتفاقانگرش صحیح تری نیز می باشد-باید همانند تحلیل های اقتصاد خرد واحـد تصـمیم گیـری را یافـت .
گلدبرگ و ساندرز (١٩٨١) بـا اسـتفاده از یک مدل تجربی نشان داده اند که خالص سرمایه گذاری مستقیم خارجی یکی از عوامل مؤثر بـر رشد سریع و قابل توجه فعالیت های بانک هـای خـارجی در ایـالات متحـده بـوده اسـت .
تجزیه و تحلیل طرف عرضه سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سیستم بانکی نقطه آغازین بحث در زمینه علل طرف عرضه سـرمایه گـذاری مسـتقیم خـارجی در سیسـتم بـانکی BFDI، بانک های خارجی هستند که باید تصمیم بگیرند آیا وارد یک منطقه یـا حـوزه جغرافیـای جدید شوند یا خیر؟ برای بررسی دقیق تر این موضوع بهتر است اشاره ای گـذرا بـه نظریـه بنگـاه در زمینه بانکداری ١داشته باشیم .
این مـدل بـا اسـتفاده از روش داده های تابلویی برای ٣٠کشور دنیا در ١٠دوره زمانی مورد بـرآورد تجربـی قـرار گرفـت نتایج بررسی تجربی نشان داد که از دید بانک های خارجی حجم سرمایه گـذاری مسـتقیم خـارجی برای ورود آن بانک به یک کشور خاص ، در درجه اول اهمیت قرار داشته و پس از آن متغیرهایی مانند ثبات اقتصادی و اندازه بازار مهم هستند."