چکیده:
آیات 150 سوره اعراف و 92 و 93 سوره طه به بیان برخورد تند حضرت موسی× با حضرت هارون× پس از گوسالهپرست شدن بنیاسرائیل میپردازد. این آیه حاوی یکی از چالشیترین مسائل مطرح شده در قرآن است. گرچه تاکنون توجیهات زیادی در تحلیل این برخورد ارائه شده است اما بهنظر میرسد این برخورد در راستای بیدار کردن بنیاسرائیل انجام یافته است. بن مایه این تحلیل روش عقلایی «به در بگو تا دیوار بشنود» است. این تحلیل افزون بر در نظر گرفتن تمام جوانب این برخورد ازجمله: شخصیت حضرت موسی و هارون‘، اطلاعات حضرت موسی قبل از بازگشت به میان بنیاسرائیل، شخصیت سامری، عکسالعمل بنیاسرائیل در برابر حضرت موسی پس از بازگشت به میان آنان، به سؤالات مطرح شده پیرامون این برخورد بهخوبی پاسخ میدهد و با ظاهر آیات قرآن و عصمت انبیا نیز سازگار است.
خلاصه ماشینی:
"مگر پروردگارتان وعده نیکویی به شما نداد؟ آیا مدت جدایی من از شما به طول انجامید یا میخواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که با وعده من مخالفت کردید؟» (طه / 86) همانگونه که از لحن این آیات پیداست برخی از فقرات متضمن توبیخ است، مثل «پس از من، بد جانشینانی برایم بودید»؛ «آیا در مورد فرمان پروردگارتان عجله نمودید (و زود قضاوت کردید؟»؛ «آیا مدت جدایی من از شما به طول انجامید»، برخی از فقرات دارای لحنی همراه با عطوفت و تأسف است مثل: «ای قوم من» «مگر پروردگارتان وعده نیکویی به شما نداد؟»؛ و برخی از فقرات دربردارنده تهدید و بیان عاقبت کار آنهاست مثل: «میخواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که با وعده من مخالفت کردید؟» حال سؤال این است چرا با اینکه خدای متعال به حضرت موسی× اطلاع داده بود که عامل گمراهی بنیاسرائیل، شخصی به نام سامری است، (طه / 85) بعد از بازگشت ابتدا سراغ قوم خود رفت و در مراحل بعدی سراغ حضرت هارون× و سامری؟ معمولا در اینگونه موارد به ذهن انسان خطور میکند که باید سراغ عامل اصلی انحراف یا شخصی که رهبری قوم به آنها سپرده شده، رفت نه مردم عادی.
(معرفت، 1386: 3 / 452؛ سبحانی، 1366: 5 / 122) اما به نظر میرسد این تحلیل به تنهایی نتواند همه جوانب این برخورد را توضیح دهد؛ زیرا نهایت چیزی که این تحلیل ثابت میکند این است که چون در حیطه مسئولیت حضرت هارون× انحرافی اتفاق افتاده است، باید از همان ابتدا به ایشان بهعنوان یک متهم نگاه کرد مگر اینکه ایشان دلایل کافی برای برائت خود اقامه کند."