چکیده:
این تحقیق به دنبال بررسی عوامل اثر گذار بر ریسک حسابرسی از منظر حسابداران مستقل استان اصفهان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی _ پیمایشی می باشد، جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق، کل موسسات حسابرسی استان اصفهان می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با مراجعه به اساتید و کارشناسان خبره مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق فرمول آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t یک طرفه، t2 هتلینگاستفاده شد. نتایج نشان داددر خصوص عوامل اثر گذار بر ریسک حسابرسی، اعم عدم جمع آوری شواهد کافی و محدودیت های ایجاد شده در عملیات حسابرسی، عدم برنامه ریزی در فرآیند حسابرسی، عدم وجود سیستم کنترل داخلی در شرکتها، اندازه شرکت و نوع عملیات آن، محدودیت در اجرای آزمون های محتوا، از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 5 درصد بزرگتر می باشد در نتیجه از نظر حسابداران مستقل استان اصفهان مولفه های مذکور بیش از سطح متوسط بوده و بر ریسک حسابرسی اثر گذار می باشند و چنانچه گستردگی استفاده کنندگان از صورتهای مالی و میزان اتکای آنان بر این صورتها از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 5 درصد کوچکتر می باشد، در نتیجه از نظر حسابداران مستقل استان اصفهان مولفه مذکور کمتر از سطح متوسط بوده و بر ریسک حسابرسی اثر گذار نمی باشد. از طرفی رابطه بین عوامل اثر گذار بر ریسک حسابرسی یکسان نبوده بنابراین از میان این عوامل مولفه عدم جمع آوری شواهد کافی و محدودیت های ایجاد شده در عملیات حسابرسی بیشترین نقش و گستردگی استفاده کنندگان از صورتهای مالی و میزان اتکای آنان بر این صورتها کمترین نقش را بر ریسک حسابرسی دارد
خلاصه ماشینی:
"همچنین با توجه به میانگین مشاهده شده از نظر پاسخ دهندگان متغیرهای مستقل به ترتیب عدم جمع آوری شواهد کافی و محدودیت های ایجاد شده در عملیات حسابرسی، عدم برنامه ریزی در فرایند حسابرسی،عدم وجود سیستم کنترل داخلی در شرکتها، اندازه شرکت و نوع عملیات آن،محدودیت در اجرای آزمون های محتوا و گستردگی استفاده کنندگان صورتهای مالی و میزان اتکای آنان بر این صورتها بر ریسک حسابرسی نقش دارد.
بنابراین می توان بیان نمود که نتایج پژوهش حاضر با نتایج سایر پژوهش ها سازگار است زیرا حسابرسان هنگامی که در اجرای عملیات خود با محدودیت روبرو می شوند نمی توانند به نتیجه ایده آلی دست پیداکنند و بنابراین قادر به ارائه گزارش قابل اتکایی نیستند]5[و همانگونه که وودهد در پژوهش خود بیان دارد، حسابرسان هنگام طرح ریزی آزمونهای حسابرسی همواره با خطر رد کردن نظریه نادرست درباره نمونه های انتخاب شده مواجه هستند و همچنین فرید لوب و شیلفر در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که هنگامیکه حسابرسان در واحد مورد رسیدگی با کمبود و یا ناقص بودن اطلاعات مواجه می شوند سطح ریسک خود را بالا ارزیابی می کنند و لو در پژوهش خود اظهار دارد که، هنگامیکه حسابرس از دانش کافی در رابطه با صنعت مورد رسیدگی برخوردار باشد می تواند مدیریت بهتری در اجرای برنامه ریزی، طرح ریزی و اجرای عملیات حسابرسی داشته باشد و چنین شرایطی باعث می شود که حسابرس سطح ریسک خود را پایین ارزیابی کند و همچنین نتایج پژوهشاشتن نشان دهنده ی این است که حسابهای دریافتنی و موجودی کالا دارای بالاترین میزان اشتباه و تحریف هستند و همچنین معلوم شد که این حسابها اغلب با اهمیت اند و به طور کلی سطح ریسک ذاتی پایینی باید به آنها تخصیص داده شود."