چکیده:
بخشی از هویت ملی ایرانیان از طریق تعامل میان سیاست های زبانی دولت و
نگرش آحاد جامعه به زبان های خارجی شکل می گیرد. جایگاه اجتماعی معلم ان
زبان انگلیسی به آنان این امکان را می دهد که نتایج هویت شناختی این تعامل را از
نزدیک مشاهده کنند. هدف این پژوهش بررسی نگرش معلمان زبان انگلیسی به
میزان موفقیت برنامه ها و سیاست های زبان خارجی در 15 سال اخیر در ایران
است. پایه های نظری این مطالعه تحت تاثیر چارچوب های نظری پیشنهادشده در
حوزة سیاست گذاری زبانی، نظریه سازه گرایی اجتماعی در حوز ة برنامه ریزی
زبانی، و نظریه های مربوط به تعامل هویت ملی و آموزش زبان انگلیسی شکل
گرفته است. نظرات 120 معلم زبان انگلیسی با تجربه در مورد سیاست های زبانی
در پنج مرحله صورت بندی، رمزگا ن گذاری، تشریح، پیاده سازی و ترویج از طریق
توزیع پرسشنامه جمع آوری شده و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون خی
دو بعدی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیاست های
اعمال شده و برنامه های تدوین شده در مراحل رمزگان گذاری و تشریح زبان
انگلیسی در ایران در 15 سال اخیر به شکل معنی داری پیشرفت کرده است
درحالی که فعالیت های انجام شده در حوزه های صورت بندی قوانین و
سیاست های کلی، پیاده سازی برنامه ها و ترویج زبان در لایه های مختلف اجتماع
موفقیت چندانی نداشته است. در پایان، چالش های هویتی مرتبط به آموزش زبان
انگلیسی و برخی از راه حل های مقابله با آنها مورد بحث قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"بدینترتیب سؤال اصلی در پژوهش حاضر به شکل زیر مطرح میشود: -آیا از دیدگاه معلمان باتجربه،میزان موفقیت برنامههای اعمالشده در پنج مرحلۀ سیاستگذاری آموزش زبان انگلیسی در ایران در طول 15 سال اخیر به شکل معنیداری افزایش پیدا کرده است یا خیر؟ چارچوب نظری تاکنون مطالعات اندکی بهطورمستقیم به مسأله سیاستگذاری و برنامهریزی زبانی در ایران و نقش آن در شکلگیری هویت ملی پرداختهاند(ر.
هوئینگوالد(1966 به نقل از شیفرین،1996)یکی از پیشتازان زبانشناسی عامه معتقد است که پژوهشگران سیاستگذاری و برنامهریزی زبانی بهویژه کسانی که درمورد پیادهسازی و ترویج یک زبان خارجی با دوم در جامعه هدف مطالعه میکنند باید با سؤالات زیر مواجه شده و پس از ایجاد فرضیههای علمی در پاسخ به هریک از این سؤالات ازطریق پژوهشهای کمی و کیفی فرضیههایشان را بیازمایند.
روش پژوهش در این پژوهش برداشت معلمان زبان انگلیسی درمورد نقش سیاستهای اعمالشده در 5 حوزه سیاستگذاری و برنامه یزی زبانی در ایران برای ترسیم وضعیت فعلی و آگاهی از الگوهای تغییر این سیاستها درطول 15 سال اخیر ثبت شده است.
همان طور که مشاهده میشود،هرچند پیشرفت نسبتا قابلتوجهی در زمینۀ توجه به ویژگیهای دانشآموزان ایرانی و انعکاس آن در کتابهای درسی مورداستفاده برای تدریس زبان انگلیسی وجود داشته است،مؤلفههای فرهنگی دیگری که در این مرحله از سیاستگذاری زبانی مطرح میشوند وضعیت رو به جلویی نداشتهاند و در بعضی موارد حتی شرایط بدتر هم شده است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که سیاستهای اعمال شده و برنامههای تدوین شده برای مدیریت فعالیتهای مربوط به تدریس انگلیسی بهعنوان یک زبان خارجی در ایران در تمامی مراحل سیاستگذاری و برنامهریزی زبانی به یک اندازه موفق نبودهاند."